خلاصه ماشینی:
"کتاب بازخوانی طریقتهای کهن و مسلکهای تازه زندگی و آثار نور الدین مدرسی چهاردهی حقیقت مغز،پوست آمد شریعت میان این و آن باشد طریقت (بیتی از گلشن راز) تصوف را جنبه عیتی و ظاهری عرفان خواندهاند.
این اشارات و تلمیحات،البته در مقام بیان پیچیدگی فهم حقایق و غوامص عرفان و دشواری سلوک تصوف است،وگرنه کیست که نداند حجم انبوه کتب و مقالات و رسالات و سرگذشتها و دواوین شاعران ما در توضیح و تفسیر و بیان مفاهیم و مسائل عرفان،و مراحل و مقامات تصوف،و شرح کرامات و تذکره آباء صوفیه تحریر شده است؟ تصوف،علاوه بر غموض معنوی و مضمونی، و گستردگی اصطلاحی و بیانی،مسئه دیگری هم دارد و آن تعدد فرق و پراکندگی و تفرق طوایف این فرقهاست.
مرحوم نور الدین مدرسی چهاردهی،یکی از ععلاقمندان این طریق بود که طی سالیان دراز- بلکه تمام عمر-در مسیر تحقیق،تعامل،تحصیل و ارشاد علاقمندان در باب تصوف و ملل و نحل گام برداشت.
نور الدین مدرسی اسپیریتیسم را نزد استاد ثقفی فرزند اعلم الدوله که این علم و فنون و تکنیکهای آنرا در فراسنه آموخته بود تلمذ کرد و مکاتبی چون مکتب حشمت السلطان دولتشاهی را نیز مورد دقت قرار داده و آموخته بود.
از جالبترین نکات در این کتاب، شرح بعضی از اصطلاحات صوفیا متاخر است، خاصه برخی مصطلحات خاکسار و اهل حق که در فرهگنامههای کلاسیک تصوف وجود ندارد و مخصوص دهههای اخیر است.
مدرسی چهاردهی پس از شرح حال مشایخ و اقطاب،در باب این فرقهها و سلسلهها مطلب نوشته است:سلسله بکتاشیه، حروفیه،چشتبه،خاکسار و اهل حق،نور الهی،شیخ فرید شکر گنج،لعل شهباز قلندر،سلسله عالمیه، ملامتیه،مونس علیشاهی،صفی علیشاهی،معصوم علیشاه،طاووسیه،قادریه،سهروردیه،کوثریه، ذهبیه،کمبلیه،کیوان قزوینی و آراء و عقایدش، نقطویه،اوتار مهر بابا،تئوسوفی،وحدت نوین جهانی،ایرانشهر و تعلیماتش،شطرنج العرفا،سلسله شمس العرفا،اویسی،مانیه تیسم،احضار روح و..."