چکیده:
هدف:پژوهش حاضر مطالعه یک مدل علی برای تبیین بهزیستی روانشناختی در مادران دارای کودکان کمتوان ذهنی و مقایسه آن با مادران کودکان عادی بود.روش:گروه نمونه این مطالعه 57 نفر مادر دارای کودک کمتوان و 57 مادر کودک عادی مدارس شهر ارومیه بود که از نظر تحصیلات و طبقه اقتصادی-اجتماعی؛و سن،جنس و پایه تحصیلی فرزندان همتا گردیده بودند.در مدل طراحی شده هوش هیجانی ادراک شده،کنترل تفکر منفی متغیر برونزا(مستقل)،افسردگی متغیر میانجی و بهزیستی روانشناختی متغیر درونزا در نظر گرفته شدند.جهت سنجش متغیرهای مدل از آزمونهای افسردگی بک،هوش هیجانی ادراک شده مایر و سالووی (TMMS) ،آزمون کنترل تفکر ولز و دیویس و بهزیستی روانشناختی ریف استفاده شد.آزمونها از نظر ویژگیهای روانسنجی از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی مورد بررسی قرار گرفتند.براساس نتایج حاصل مدل اولیه اصلاح و سپس از طریق معادلات ساختاری آزمون شد.یافتهها:نتایج این بررسی نشان داد مدل پیشنهادی در گروه دارای فرزند عادی برازش مناسبی داشته و متغیرهای درون مدل بخوبی قادر به تبیین بهزیستی روانشناختی هستند ولی در گروه مادران کمتوان ذهنی مدل قادر نیست آن را تبیین کند.متغیری که در هر دو گروه دارای مسیر علی معنیدار با بهزیستی روانشناختی بوده و میتوانست آن را تبیین نماید راهبردهای کنترل تفکر بود.نتیجهگیری:در گروه مادران دانشآموزان عادی متغیرهای هوش هیجانی ادراک شده،توانایی کنترل تفکر منفی و افسردگی قادر به پیشبینی بهزیستی روانشناختی است اما در گروه مادران دارای کودک کمتوان ذهنی این مدل فاقد کارآیی لازم است.بر این اساس به نظر میرسد باید مدل دیگری برای مادران کودکان کمتوان ذهنی طراحی کرد که براساس پیشینه پژوهشی یکی از اجزای آن شدت کمتوان ذهنی کودک و طبق یافتههای پژوهش اخیر توانایی کنترل تفکر منفی باشد.
Objective: This research investigates a causal model for explanation of depression in mothers having children with and without intellectual disabilities ID.
Method: The sample group consisted of 75 mothers of children with ID، and 75 mothers of normal children from Uromia schools. The groups were matched on their education، social class، age، gender and student level of education. In the designed model perceived emotional intelligence (measured by TMMS)، negative thought control abilities (measured by TCQ) exogenous variable، psychological well-being moderator variable (measured by Ryff psychological well-being scale) and depression (evaluated by Beck depression inventory) indigenous variable were considered. The scales assessed psychometric characteristics through exploratory and confirmatory factor analysis. The initial model modified according to results and tested through structural equations model.
Results: The findings indicated good fitness for normal children mothers and model variables are able to explain psychological well-being. Conversely، the model is not suitable for the mothers of children with ID. Furthermore، thought control strategies are able to explain depression in both groups.
Conclusion: Clinical implications are discussed.
خلاصه ماشینی:
نتیجهگیری:در گروه مادران دانشآموزان عادی متغیرهای هوش هیجانی ادراک شده،توانایی کنترل تفکر منفی و افسردگی قادر به پیشبینی بهزیستی روانشناختی است اما در گروه مادران دارای کودک کمتوان ذهنی این مدل فاقد کارآیی لازم است.
مجموع پژوهشهای فوق این سؤال را پیش میآورد که آیا متغیرهای هوش هیجانی،کنترل تفکر منفی و افسردگی که هریک با بهزیستی روانشناختی رابطه دارند و میتوانند در بروز،کاهش یا افزایش آن مؤثر واقع شوند،در درون مدل مفهومی قادرند بهزیستی روانشناختی را در مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی و گروه همتای آنها تبیین کنند؟با این هدف مدلی مفهومی طراحی شد که در آن هوش هیجانی ادراک شده و کنترل تفکر منفی متغیر برونزا(مستقل)، افسردگی متغیر میانجی و بهزیستی روانشناختی به مثابهء متغیر درونزا(وابسته)در نظر گرفته شدند.
در این بخش نخست مدل ساختاری گروه مادران عادی و سپس مدل مادران کمتوان ذهنی ارائه میشود: (به تصویر صفحه مراجعه شود) نمودار 3-مدل ساختاری تأثیر هوش هیجانی ادراک شده،راهبردهای کنترل تفکر مثبت و منفی و بهزیستی روانشناختی بر افسردگی در مادران دارای فرزند عادی همانگونه که نتایج مربوط به آزمون مدل نشان میدهند ضرایب مسیر بین همهء متغیرهای برونزا و درونزا،معنیدار است.
نتایج مربوط به آزمون مدل مادران کمتوان ذهنی ارائه شده است: (به تصویر صفحه مراجعه شود) نمودار 4-مدل ساختاری تأثیر هوش هیجانی ادراک شده،راهبردهای کنترل تفکر مثبت و منفی و بهزیستی روانشناختی بر افسردگی در مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی بررسی ارتباط متغیرهای برونزا نشان میدهد به جز رابطه بین راهکار مثبت و منفی هوش هیجانی به افسردگی سایر مسیرها معنی دارند.