خلاصه ماشینی:
"فراموشی هستی تفکر تکنولوژیک از دیدگاه مارتین هایدگر محمود لطفی در دوران سیطرهء تفکری به سر میبریم که هستی و حضور موجودات را به نحوی خاص برداشت میکند.
آیا این فراشد که همه چیز را تبدیل به ابژه میکند،تا جایی پیش نمیرود که سوژه حتی در سوجویی حل شود؟آیا در این حالت آنچه در مدرنیته ارجمند بود(یعنی«انسانیت»)خود به یک ماده انسانی یا منبع انسانی تنزل نمییابد؟ امری که میتواند مانند هر منبع یا ذخیرهء انرژی دیگری شکل بگیرد یا مورد بهرهبردای قرار بگیرد؟متافیزیک مدرن(تفکر دکارتی) تفکر تکنولوژیک را در پی داشت و خبر از تبدیل شدن هستی به منبع انرژی میداد.
حقیقت تکنولوژی خود هستی است:پوشیدگی و پنهانی هستی؛بنابراین ذات تفکر تکنولوژیک نیز در فراموشی هستی ریشه دارد.
حقیقت تکنولوژی خود هستی است که هایدگر نامهای دیگری را برای توصیف آن به کار میبرد:الثیا10،تمایز11، روشنایی12،تصمیم13و نامهای دیگر.
از نظر هایدگر گشتل یا چهارچوب، حقیقت و ذات یک چیز است،بلکه این واژه برای نامیدن حالت خاصی از آشکارگی هستی است.
گشتل به معنای گونهای آشکارگی است که تأثیر و نفوذ خود را در همین حقیقت و ماهیت تکنولوژی مدرن نشان میدهد و خود به هیچ وجه امری تکنولوژیک نیست» 15.
تأویل هایدگر از تکنولوژی و تفکر حاکم بر آن کوششی است برای فهم حقیقت آن18.
«مسأله بر سر این است که حقیقت و ماهیت روزگار تکنولوژیک ما بیش از هر دوران دیگر شایستهء تفکر است؛ زیرا انسان مدرن درصدد است تا استیلا و غلبهء خود را بر سراسر زمین گسترش دهد»21.
Heidegger,Discourse on Thinking,trans."