خلاصه ماشینی:
"درست است که وقتی اشیل پیروزی اروپا و ازهمپاشیدگی آسیا را دید آتن در اوج شکوه و علم و فرهنگ بود اما به سوی غلبه بر شرق نمیرفت بلکه در دوران پایانی تاریخ خود بود و زمانی چندان نگذشت که در نقشه جهان آن روز کمرنگ و بالاخره بیرنگ شد تا آنجا که اروپاییان قرون وسطی بیشتر از طریق جهان اسلام با علم و فلسفه یونانیان تماس پیدا کردند.
درست است که تاریخ اروپا از یونان آغاز میشود اما این تاریخ صرف سیر و بسط یونانیت نیست.
رؤیاها بهطور کلی و مخصوصا رؤیاهای تاریخی عینا متحقق نمیشود و مثل همه رؤیاهای دیگر مجموعه علائمی است که باید تعبیر شود ولی عناصری از رؤیا که در پایان، صورت تحقق پیدا میکند معمولا از آغاز در رؤیا وجود دارد و همین عناصر است که در حقیقت،مقوم ذات رؤیا و تاریخ برآمده از آن است.
آیدی عقیده وایت را نیز به همین منوال ذکر میکند و در نهایت چنین میگوید:«چنانچه ادعاهای هایدگر را در ارتباط با تقدم وجودی تکنولوژی با ادعاهای وایت مبنی بر وقوع انقلاب تکنولوژیک- درست قبل از شروع دوره تاریخی جدید-ترکیب کنیم،تز یا نظریه این مقاله:[تقدم وجودی و تاریخی تکنولوژی بر علم]حاصل میشود».
(به تصویر صفحه مراجعه شود) از جمله انتقادات اساسی هایدگر از علم این است که تفکر علمی ممکن است بتواند بهدرستی و با دقت،گذشته خود را گزارش کند اما هرگز نمیتواند سرچشمه خود را درک کند.
اما مهمترین انتقاد هایدگر از تفکر علمی این است که تفکر مزبور در بند متافیزیک گرفتار آمده است لذا هستی را فراموش کرده و صرفا به موجودات میپردازد."