خلاصه ماشینی:
"اگر شما همین ارقامی را که این بزرگوار فرمودند بگذارید کنار آمار رسمی که ما نسبت به تعداد پذیرفته شدگان دانشگاههای دولتی و غیردولتی علوم انسانی و همچنین تعداد دانشآموختگانی که در سال فارغ التحصیل میشوند داریم،من به جرأت عرض میکنم اگر کشور نخواهد برای این معضل بزرگ فکری بکند،در آینده بسیار نزدیک در بسیاری از حوزهها دچار معضلات ساختاری و بنیادی میشود.
خردنامه آقای نامدار،بحث شما در مورد شورای بررسی کتب و متون علوم انسانی بود که در سال 4731 تشکیل شد و افرادی از نخبگان در حوزه علوم انسانی در 21 گرایش،این موضوع را در کمیتهها و کارگروههای تخصصی بررسی کردند با کارگروههای 4 معیار شکلی،آموزشی،علمی و ارزشی؛ سؤال من این است که آنزمان بعد از بررسیها،چکیده آن نتایج چه بود و چه اقداماتی صورت گرفت برای اینکه متون علوم انسانی بتواند کارآمدتر باشد؟ ما در ایران درگیر مشکلاتی هستیم که عمدتا ریشه در علوم انسانی دارد؛یعنی مشکلاتی است که متخصصین علوم انسانی باید آنرا حل و بررسی کنند.
خردنامه آقای دکتر نامدار ضمن اینکه به بخش اول سؤال پاسخ میدهید،به این مسئله هم بپردازید که علوم انسانی چقدر،در ایران بومی است؟ نامدار:وقتی از معضلات و مشکلات بحث میکنیم،تصویر عمومی جامعه ما این است که انگار تمام مشکلات و معضلات برمیگردد به ساختار دولت.
چطور شد این فضا برای بقیه رشتهها فراهم بود تا بتوانند معضلات و مشکلات را حل کنند ولی برای علوم انسانی نشد؟شاید بخشی از مشکلات ما در علوم انسانی را کسانی در رژیم گذشته ایجاد کردند که از روی ناچاری وارد این حوزه شدند و به فرهنگ عمومی، باورهای ملی،اعتقادات و ارزشهای جامعه اعتنا نکردند و مردم هم گمان بردند که آن مفاهیم هیچ همسازیای با فرهنگ عمومی جامعه ما ندارد."