خلاصه ماشینی:
"چرا اینگونه شده؟مگرنه این است که در سنت اسلامی،مالکیت از آن کسی است که آبادانی بیافریند؟مگرنه این است که اسلام،مفهوم زمین را تنها با آبادی میشناسد و زمین عمران نیافته و غیرآباد،بیارزش است؟ پس الگوی مناسب برای آبادانی و عمران در اسلام،چگونه در سنت تفسیر شده است؟کدام برنامه باید برای تنظیم رفتار مناسب سیاسی و اجتماعی در عرصه داخل و بین الملل به کار رود؟این همه ظلم و تباهی در جهان اسلام ناشی از چیست؟عدالت (به تصویر صفحه مراجعه شود) اجتماعی اسلام باید دارای چه تعریف و ساختاری باشد؟الگوی توزیع ثروت در اسلام چگونه است؟چگونه باید رابطه بین فقر و غنا را با الگوی اسلامی تعریف کرد؟چرا فقیرترین انسانها روی کره زمین،در جهان اسلام جای گرفتهاند و غنیترین انسانها هم باز در جهان اسلامند؟!آیا عجیب نیست که شاهد مثال برای انسانهای فقیر و غنی،در دنیای اسلام است؟علت وجود این حجم از شکمهای سیر و دهانهای گرسنه در دنیای اسلام چیست؟این همه کاخهای سر به فلک کشیده و کوخهای ویران بر اساس کدام فرهنگ شکل یافته است؟ امروزه پرسش جدی در مقابل ما این است که چگونه باید اندیشید؟چگونه باید عمل کرد؟چگونه باید پدیدهها را شناسایی و تحلیل کرد؟چگونه باید از سنت برداشت کرد؟ فلسفه متن(خواه این متن از سنتهای دنیای اسلام و شرق باشد،خواه از سنت غرب) چیست؟آیا متن،معنایی ثابت دارد؟آیا متن،تنها عبارتی نگارش یافته است؟آیا روح متن،بخشی از قرائت متن است؟آیا متن،همیشه باید در معرض قرائت باشد؟اگر قرائتی از متن شکل یافت،آیا این پایان ماجراست؟آیا سخن گفتن از متن،سخن گفتن از نیازی است که به متن وجود دارد؟آیا بیان و نقل یک متن،یعنی نقل یک تجربه؟آیا واقعیت زمان و مکان متن را هنگام قرائت متن باید دانست؟این پرسشها همه به دنبال یک پاسخند؛چگونه میتوان به آفرینشی جدید در حوزه دین به منظور دستیابی به توسعه دنیای اسلام،دست یافت؟ شریعت،مقاصدی دارد که در راستای ضرورتهای حیات انسانی است."