خلاصه ماشینی:
"*@چرا از هنر دینی حرف میزنیم؟ آیا بحث از هنر دینی،محلی از اعتبار دارد یا بنابر یک استلزام بوروکراتیک به آن دامن زده میشود؟مسعود دلخواه،عضو هیأت علمی گروه کارگردانی دانشگاه تربیت مدرس و کارگردان تئاتر،میگوید:«بحث هنر دینی در سالهای اخیر اذهان بسیاری را به خود مشغول کرده است و از آنجا که برداشتها از دین میتواند متفاوت باشد،برداشتها از هنر دینی هم متفاوت میشود.
اما شاید بسیاری بپرسند که آیا هنرمندانی که در طول تاریخ،آثار هنری خلق کردهاند و قابلیتهای خودشان را نشان دادهاند،با دین حاکم رویارو نبودهاند؟مثلا خبری در میان حرفهایش میپرسد:«پس چرا حضرت مسیح(ع)در آن جامعه دینی ظهور کرد؟اگر یونانیها تئاتر قدسی داشتند،انسان به کدام ورطه فرو غلتیده بود که خدا حضرت مسیح(ع) را مبعوث کرد؟».
اما رویکرد ما به مسائل دینی چگونه است؟ ما میخواهیم دین را ابزار در نظر بگیریم یا هنر را؟عقیده شخصی من این است که حتی اگر دین را ابزار تصور کنیم،ابزاری است که یک اندیشه پشت سر آن بوده و با هر ابزاری هر کاری نمیتوان انجام داد.
قادری میافزاید:«اگر هدف از مطرح کردن هنر دینی در هر رشتهای این باشد که هنرمند محدود شود یا هدف تبلیغ ایدئولوژی خاصی باشد،همان طور که تاریخ نشان داده است، نتیجه نخواهد داد اما اگر هدف این باشد که تمام کسانی که هدف مقدسی را دنبال میکنند، بیشتر به باورهای اجتماعی،تاریخی و فرهنگی خودشان بپردازند-بدون اینکه محدودیت خاصی برای خلاقیتشان بگذاریم-این بحث میتواند بهطور جدی ادامه پیدا کند؛چرا که نباید آزادی خلاقیت هنرمند رابه هیچ بهانهای از او گرفت؛مگر اینکه هدف بدی را دنبال کند»."