چکیده:
ابن تیمیه از متفکران تاثیرگذار اندیشه سیاسی اهل سنت و دارای آثار فراوان است . پژواک اندیشه وی حتی در دوره معاصر و متاخر هم محسوس است . این نوشتار میکوشد با محوریت استعاره صراط مستقیم ، به شرح آراء و عقاید دینی و آراء سیاسی ایشان بپردازد. نویسنده به انتخاب جملات محوری از کتاب به مثابه سازه نظری میپردازد. آن سازه نظری صراط مستقیم را بر دو قسمت هدایت ظاهری و هدایت باطنی تقسیم میکند و سپس بر هدایت ظاهری متمرکز میشود و با آن به ردیه نویسی علیه اندیشه های رقیب خود می پردازد.
خلاصه ماشینی:
ابن تیمیه علاوه بر این عبارت در جای دیگر از همین مقدمه با صراحت بیشتری از این مساوی قرار دادن دین و صراط مستقیم جانب داری میکند: «فهدی الله الناس ببرکۀ نبوة محمد(ص ) ثم انه سبحانه بعثه بدین الاسلام الذی هو الصراط المستقیم »(همان ، ص ٣).
ابن تیمیه در اینجا به ارتباط تنگاتنگ صراط و اندیشه سیاسی مسلمانان اشاره میکند و اینکه در این استعاره ، شکاف نظریه و عمل به حداقل خود میرسد؛ زیرا هدف از شناسایی صراط مستقیم ، عمل و راه پیمودن و تطبیق عملی بندگان خداوند با صراط مستقیم و هدف از انحراف شناسی به منظور اجتناب عملی از آن در زندگی است .
ابن تیمیه در گام منطقی بعدی خود، امور باطنی جزء اول صراط مستقیم را «هدی الباطن » و جزء دوم صراط مستقیم را «هدی الظاهر» نام گذاری میکند و بعد به بعثت پیامبر(ص ) و ارائه دین اسلام و شریعت و منهاج خاص وی که مشتمل بر دو جزء جداییناپذیر هدی ظاهر و هدی باطن میشود، اشاره میکند و اینکه حکمت چنین اقتضاء میکند که آنچه در اعمال و اقوال (هدی الظاهر) در اسلام و شریعت و منهاج ما آمده است ، در تباین مخالفت با سبیل المغضوبین علیهم و الضالین باشد.
در واقع ابن تیمیه از این لحظه ، به بحث محوری خود در کتابش که ملهم از هدی الظاهر و جزء دوم صراط مستقیم باشد، منتقل میشود و آن «نفی تشبه به کفار» است .
ابن تیمیه بعد از آنکه آیات مؤید خود دال بر نفی تشبیه به کفار و ضمائم آن ها را ذکر میکند در بخش دوم مؤیدات روایی و احادیث در تحذیر از تشبیه مسلمانان با راه های مغضوبین علیهم و ضالین را مورد پردازش قرار میدهد.