چکیده:
در«مهندسی فرهنگی علم»به انسجامبخشی و تحولآفرینی با رویکرد فرهنگی توجه شده است.برای این منظور نخست«معنا و ضرورت مهندسی فرهنگی علم»بررسی شد،طراح هندسه علم از زاویه فرهنگی در جهت فرهنگ غنی اسلامی و جهت یافتن علم در خدمت تعالی(توسعه اسلامی)ضروری است.
در گام دوم الگویی برای مهندسی فرهنگی علم طراحی شد که شامل ارکان(تولید،عرضه،بهرهوری)، سطوح(مبانی،روشها،نظریهها)و آثار(فرهنگ فرهنگ،فرهنگ اقتصاد و فرهنگ سیاست)است.از ترکیب متغیرهای نهگانه فوق نظامی ترسیم شد که هندسه علم را مبتنی بر فرهنگ اسلامی و با هدف فرهنگی تعیین میکند.
در قدم سوم،پس از توضیح مفاهیم پایه،راهبردهای برای مهندسی فرهنگی علم پیشنهاد و فناوری شده است.
خلاصه ماشینی:
"در گام دوم الگویی برای مهندسی فرهنگی علم طراحی شد که شامل ارکان(تولید،عرضه،بهرهوری)، سطوح(مبانی،روشها،نظریهها)و آثار(فرهنگ فرهنگ،فرهنگ اقتصاد و فرهنگ سیاست)است.
اما اگر تأثیر مهندسی علم به ساماندهی محصول،تشخیص نظام فناوری و تعیین مسیر توسعه جامعه منحصر باشد برای ضرورت این مسئله کافی به نظر میرسد.
در مقابل شورای عالی انقلاب فرهنگی تنها مسئول فرهنگ عمومی نیست و بخش عمدهای از اعضا و نیز مصوبات آن مربوط به بخش علمی کشور است لذا به نظر میرسد این شورا برمبنای نظریه دوم تشکیل یافته است.
متغیرهای آثار باید این قابلیت را داشته باشد که نسبت مهندسی فرهنگی علم را با مهندسی فرهنگی جامعه مشخص کند.
ماتریس متغییرهای مهندسی فرهنگی کشور (به تصویر صفحه مراجعه شود) با استفاده از ماتریس فوق اگر بخواهیم جامعه را با رویکرد فرهنگی مورد مطالعه قرار دهیم باید به ستون دوم جدول توجه کنیم.
بنا به روش علمی غالب در علوم دانشگاهی،که آن را به دکارت نسبت دادهاند،مراحل اصلی جوشش علم را زنجیره زیر تشکیل میدهد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) (عادل آذر،1379:89) سؤال جدیدی فرا روی دانشمندان مطرح میشود یا به دلایلی از پاسخهای داده شده به مسائل گذشته قانع نمیشوند و به دنبال یافتن پاسخهای جدید برمیآیند.
در مهندسی فرهنگی تولید علم موضوعات پژوهشی از نسبت بین طبقهبندی علم(که ارزشها و باورهای فرهنگی نیز در آن مدنظر بوده است)و اهداف فرهنگی جامعه تعیین شده و نظام مییابند.
ساماندهی بهرهوری از علم نیز محتاج مهندسی فرهنگی است چرا که معیارهای فرهنگی باید مهمترین عامل برای گزینش علوم مورد بهرهبرداری باشند."