چکیده:
در این مقاله روایات موسوم به روایات تحریف از زاویه تاثیر جریانهای فکری غالیانه، مورد بررسی قرار میگیرند. در ابتدا، مراد از روایات تحریف بیان گردیده، تعریفی از غلو و غالیان ارائه میشود. در ادامه، حضور آسیبزای این طیف فکری در جریانهای علمی حدیثی نشان داده میشود و آنگاه، این حضور در مورد اسناد روایات تحریف، موشکافی خواهد شد. نتیجه این دقت سندی، استخراج اسامی سیزده نفر از راویان متهم به غلو از زنجیره اسناد این روایات است که در ادامه، شرح حال رجالی آنها از منابع متقدم رجالی خواهد آمد. در تقویت نتایج به دست آمده، به موضوعشناسی این روایات میپردازیم و نشان میدهیم که طیف وسیعی از این روایات با عقاید غالیانه همخوانی دارد. همچنین انگیزههای غالیان از حضور در این حوزهها و رویکردهای متفاوتی را که در این ارتباط استخدام کردهاند، ارزیابی خواهیم کرد.
خلاصه ماشینی:
1 علمای شیعه، احتمال تحریف در کتاب خدا را مردود میشمارند؛ چنانکه محدث بزرگ شیخ صدوق (م 381 ق) مینویسد: اعتقاد ما این است؛ قرآنی که خداوند متعال بر پیامبرش حضرت محمد( نازل فرمود، همان است که در یک مجلد و در دسترس همه مردم قرار دارد و هرگز بیش از آن نبوده است و طبق مشهور، 114 سوره دارد و هرکس به ما نسبت دهد که ما میگوییم قرآن بیش از این است، به یقین دروغگوست.
عدم شفافیت معنای غلو، ابهاماتی را نیز در این زمینه در علم رجال به وجود آورده است؛ چرا که با مراجعه به موسوعههای رجالی شیعه به نام بسیاری از افراد بر میخوریم که متهم به غلو شدهاند و مشخص نبودن معنای غلو، باعث میشود که قضاوت در مورد راوی و تأیید یا رد روایات متهم به غلو، با مشکلاتی مواجه گردد.
اهمیت شناخت معنای غلو در علم رجال، از این جهت است که نقش این اتهام، ارتباط مستقیمی با روایات نقل شده از سوی این افراد دارد و تکلیف ما را در رد یا قبول این گونه روایات مشخص میکند، ولی از آنجایی که در معنا و درجات غلو، اختلافات جدی وجود دارد به ناچار، این سردرگمی، علوم دیگر شیعی مانند عقاید و فقه را هم تحت تأثیر قرار میدهد؛ چرا که افراد متهم به غلو در سلسله اسناد بسیاری از روایات عقیدتی فقهی قرار دارند که با روشن نشدن وضع آنان، آن روایات نیز بلاتکلیف میماند؛ مگر اینکه از جای دیگر دلیل قاطع، بر رد یا تأیید آن روایات بیابیم.