چکیده:
در پانزده سال گذشته،تعداد موافقتنامههای منطقهای و تجارت آزاد بر سرعت افزایش یافته است.در دوران گات تنها 124 موافقتنامه منطقهای اعلام شد،درحالیکه از زمان تأسیس سازمان جهانی تجارت بیش از 160 موافقتنامه دیگر شامل تجارت کالا و خدمات به این سازمان اعلام شده است.تا اول مارس 2007 تعداد 194 موافقتنامه اجرایی شده که 129 مورد براساس ماده 24 گات،21 مورد براساس شرط توانمندسازی و 44 مورد براساس ماده 5 موافقتنامه عمومی تجارت خدمات(گاتس)3اعلام شده است.به استثنای مغولستان که عضو هیچ موافقتنامه منطقهای نیست،کلیه اعضای سازمان جهانی تجارت حد اقل عضو یک موافقتنامه منطقهای محسوب میشوند.کشورهای آسیایی که در گذشته از عضویت در ترتیبات منطقهای اجتناب میکردند،در حال حاضر جزو فعالترین کشورهای درگیر در مذاکرات موافقتنامههای منطقهای جدید هستند.عضویت در یک ترتیب تجاری منطقهای افزایش رفاه اعضای آن را تضمین نمیکند.به علاوه،تشکیل آن ممکن است بهطور زیانباری رفاه کشورهای غیر عضو را به دلیل انحراف تجارت و آثار آن در مورد رابطه مبادله تحت تأثیر قرار دهد.حتی اگر اعضای سازمان جهانی تجارت بهطور همزمان از منطقهگرایی و چندجانبهگرایی استقبال کنند،ضروری است بدانند که سازمان جهانی تجارت چگونه با چالشهای ناشی از افزایش سریع موافقتنامههای منطقهای برخورد کرده است و دیگر چالشهای موجود چه چیزهایی میتوانند باشند.در این مقاله ادبیات نظری ترتیبات تجارت منطقهای به عنوان بلوکهای بازدارنده یا بلوکهای سازنده نظام تجاری چندجانبه مرور خواهد شد.همچنین،شواهد کلی در زمینه تعامل بین افزایش سریع ترتیبات منطقهای و تحولات نظام تجاری چندجانبه ارائه میشود تا نشان داده شود که آیا این ترتیبات،بلوکهای بازدارنده و محدودکننده هستند یا بلوکهای سازنده و تسهیلکننده.
خلاصه ماشینی:
"موافقان این نظر بر نکات زیر تأکید مینمایند: *موافقتنامههای تجاری منطقهای میتوانند موجب افزایش انحراف تجارت و نه ایجاد تجارت گشته و بدین طریق طرفداران حفظ حاشیه ترجیحات را تقویت نموده و نگرانی در مورد کاهش یا بیاثر شدن ترجیحات19بر اثر آزادسازی چندجانبه را افزایش میدهند؛ *این موافقتنامهها میتوانند یک ابزار چانهزنی برای دسترسی ترجیحی به بازار با امتیازاتی در خصوص موضوعات غیرتعرفهای(مانند استاندارد)فراهم نموده و بدین طریق انگیزه آزادسازی براساس اصل دولت کامله الوداد را کاهش دهند؛ *افزایش تعداد موافقتنامههای تجاری منطقهای میتواند موجب به هدر رفتن منابع مذاکراتی ضروری برای نیل به آزادسازی بیشتر چندجانبه گردد؛ *موافقتنامههای تجاری منطقهای رقیب میتوانند گرفتار استانداردها و ساختارهای مقرراتی ناسازگار گردند؛ *موافقتنامههای تجاری منطقهای با ایجاد نظامهای حقوقی و سازوکارهای حل اختلاف متفاوت میتوانند اجرای مقررات نظام تجاری چندجانبه را تضعیف نمایند؛ *گسترش شبکه به هم پیچیده نظامهای مقرراتی مختلف، اصول شفافیت و پیشبینیپذیری سازمان جهانی تجارت را متزلزل میسازد.
به عنوان مثال،بر اساس مدل بازی تکراری (Repeated Game Model) ، باگول و استیگر (1997 a,1997 b,1999 b) نشان دادند که اثر منطقهگرایی بر چندجانبهگرایی به موارد زیر بستگی دارد:1-شکل موافقتنامه(موافقتنامه تجارت آزاد برخلاف اتحادیه گمرکی،انگیزه همکاری چندجانبه را کاهش میدهد)؛2-دوره زمانی موردنظر(موافقتنامه تجارت آزاد میتواند منجر به تعرفههای چندجانبه موقتا بالاتری گردد،اما زمانی که این موافقتنامه نهایی شد، نرخهای تعرفه میان کشور عضو و کشور غیرعضو موافقتنامه بالاتر نخواهد بود)؛و3-قدرت سازوکار اجرایی چندجانبه(موافقتنامههای منطقهای زمانی بلوکهای بازدارنده محسوب میشوند که سازوکار اجرایی چندجانبه کارا باشد،اما در صورتی که نظام چندجانبه ضعیف عمل کند،موافقتنامههای منطقهای میتوانند نقش بلوکهای سازنده را ایفا کنند-تقویت برونزای منطقهگرایی میتواند موقتا به چندجانبهگرایی سرعت بخشد، چرا که ممکن است سبب تقویت احساس مجازات شدن در صورت انحراف از قواعد چندجانبه گردد."