خلاصه ماشینی:
"پاسخ شاه پس از دریافت نامههای مکرر از علماء،شاه پاسخی به اینگونه به مرحوم طباطبائی نوشت "جناب آقای سید محمد مجتهد، نامهء شما را خواندیم به آقا بیک میسپاریم که خواستهای شما را به انجام برساند، شما هم در وظیفهء خود کوتاهی نفرمائید و به دعاگوئی بپردازید و اشرار و الواط را به اندرزهای خود خاموش گردانید،و شورش و آشوب را فرونشانید،و چنان نکنید که خشم ما،همگی را فراگیرد"شاه این نامه نشان میدهد که نامههای قبلی سید طباطبائی به دست شاه نرسیده بود و این پاسخ را عین الدوله خود تنظیم کرده است اما علماء و روحانیت به تنها با این پاسخ تهدید آمیز دست از مبارزه برنکشیدند بلکه با روشنگریهای آتشین،و برانگیزاننده مردم را به شورش و قیام در راه احقاق حقوق حقهء خویش فرامیخواندند،در شهرستانها نیز بلواو شورش بپاخواست در آذربایجان و دیگر شهرها زدوخودرهای خونین راه افتاد، بدینگونه بود که مظفر الدین شاه ناگزیر، در برابر خواستهای مشروع و بر حق علمای اسلام تسلیم شد و همزمان با عزل عین الدوله،که در برابر خواستهای مردم عناد و لجاج به خرج نشان میداد،فرمان برقراری حکومت مشروطه و تاسیس مجلس شورای ملی را در سال 1324 هجری قمری امضاء کرد5 پس از امضاء فرمان مشروطیت و استقرار مجلس،توطئهگران انگلیس دچار وحشت شدند سعی بر انحراف مجلس نمودند و مجلس شورا به تصویب قوانین پرداخت که در لفظ خوشرنت و عوامفریب ولی باطنا خلاف اسلام بود و جمعی از روشنفکران و جیرهخواران مانند تقی زادهها به مجلس راهیافتند و در پی اجراء مقاصد خود بودند که روحانی مبارز دیگر آیت الله شیخ فضل الله نوری یکتنه بپاخواست و از مشروعیت قوانین دفاع نمود بالاخزه بجائی رسید که فیض شهادت را نصیب خود ساخت و در این راه جان خود را فدای اجرای احکام الهی نمود طاب و حسن مصیرا."