چکیده:
ورود اندیشههای نو و فنآوریهای جدید در قرن 19 و 20 میلادی به ایران،زمینه تغییرات مادی و معنوی در حیات اجتماعی و فرهنگی ایرانیان را فراهم آورد که برخی از این تغییرات از سوی ایشان با استقبال و پذیرش مواجه شد و برخی دیگر به دلایل مختلف فرصت جلوهگری نیافت.در پاسخ به این سؤال که چرا برخی از نوآوریها و نوگراییها در جامعه ایران فرصت ظهور نیافت؛علل و عوامل متعددی را میتوان برشمرد که از آن جمله:رویکرد فرهنگی-ارزشی موجود در جامعه ایران بود که به راحتی تغییر در ساختار و شالودهء خود را بر نمیتافت بلکه با احتیاط و رعایت حساسیتهای خاص به چینش و جذب عناصر مطلوب میپرداخت.در این میان نقش علما در پذیرش و عدمپذیرش پدیدههای نوی وارداتی،نقش تأثیرگذار و قابل تأملی است که نیاز به دقت بیشتری دارد چگونه ورود اندیشهها و پدیدههای نوین به ایران،حامیان نوگرایی و تجدد در ایران،موضعگیری علما نسبت به پدیدههای نو و بازتاب نظر علما در جامعه و تحلیل دلایل ایشان از جمله نکاتی است که در این نوشتار بدان پرداخته میشود.
خلاصه ماشینی:
"از سوی تجدد گرایان و تلاش آنان برای اشاعه این مفاهیم در جامعه ایران،نخستین موج تجددگرایی را با شتاب قابل ملاحظهای ایجاد کرد و برای پرهیز از ممانعت علما در برابر این موج جدید،کوشش بسیاری صورت گرفت تا چهره زیبا و قابل قبول از تجدد،به ویژه دستاوردهای مادی آن در اروپا به جامعه ایران و رهبران اجتماعی آن یعنی علما ارائه شود1،تا نه تنها در برابر موج ایجاد شده ایستادگی و مقاومتی صورت نپذیرد،بلکه خود نیز از جمله شتابدهندگان این موج گردند.
تحلیل رفتار علما،اشاره بر این نکته دارد که گرچه مشروطیه نمیتوانست در نظر علمای حامی مشروطه،ویژگی حکومت امام معصوم و سلطان عادل را داشته باشد و حتی از جهت ساختار تضادی آشکار با آن داشت، ولی از آنجا که راه برون رفت و از بحران گریبانگیر جامعه یعنی استبداد،منحصر در ایجاد محدودیت برای حکومت مطلقه شاه بود و همچنین اعتقاد علما بر این بود که به علت غیبت امام معصوم تشکیل حکومت عادله کامله شیعی نیز ممکن نمیباشد،آنان را به این سو سوق داد که خود را شرعا موظف به حمایت از مشروطه دانسته،در جهت انجام این تکلیف شرعی،به تبیین نظام مشروطه و احتجاج به ادله و براهین شرعی بپردازند1.
شیخ فضل الله نوری به عنوان سرآمد علمای مرکز و برترین عالم در تهران که وضعیت ایجاد شده را مخالف آنچه توقع میرفت،یافت،کوشید تا در برابر این عدول و تخلف ایستادگی کند و آن را به سوی انگیزه اصلی جهت مشارکت علما در مشروطه خواهی و استقرار نظام جدید، هدایت نماید1."