چکیده:
هدف این پژوهش تعیین رابطه تیپهای روانشناختی و هوش هیجانی-اجتماعی در نمونهای از کارمندان ستادی دانشگاهی در تهران به منظور شناسایی مولفههای لازم برای انجام مداخلات ارتقای بهداشت روان بود.از 159 داوطلب(113 زن و 46 مرد) خواسته شد به تیپنمای مایرز-بریگز(1998)و پرسشنامه هوشبهر هیجانی بار-آن(1997)پاسخ دهند.یافتهها نشاندهنده ارتباط مثبت و معنادار هوش هیجانی-اجتماعی به ترتیب ارتباط منفی معناداری با ترجیحهای روانشناختی درونگرایی،فکری و قضاوتی بودن و ارتباط مثبت معناداری با ترجیح روانشناختی حسی بودن داشتند.همچنین،مولفه بین فردی ارتباط منفی معناداری با ترجیح روانشناختی درونگرایی داشت.مولفههای مدیریت استرس و خلق عمومی نیز در مدلهای مشابهی به ترتیب ارتباط منفی معناداری با ترجیحهای روانشناختی درونگرایی و فکری بودن داشتند.به بیان دیگر ترجیحهای روانشناختی درونگرایی و فکری بودن با کاهش هوش هیجانی-اجتماعی رابطه دارند.نتایج این پژوهش تائیدکننده ضرورت تعدیل برنامههای ارتقای هوش هیجانی-اجتماعی بر اساس تیپها و ترجیحهای روانشناختی افراد است.
خلاصه ماشینی:
"پژوهشهای اخیر حاکی از این بودهاند که هوش هیجانی-اجتماعی با تیپ روانشناختی افراد
اند،توجه زیادی به رابطه هوش هیجانی-اجتماعی و تیپهای روانشناختی نشان دادهاند.
علاوه بر این تامپسون( a,b 2006)معتقد است که هریک از فرایندهای هوش هیجانی-
که از این پژوهشها به دست آمدهاند،معلوم شده است که بین هوش هیجانی به صورت کلی و
است که هوش هیجانی با ترجیحهای روانشناختی برونگرایی،شهودی بودن،احساسی بودن و
میان هوش هیجانی و تیپ روانشناختی افراد در دست نیست و به همین دلیل پژوهش حاضر با
هدف تعیین رابطه تیپ روانشناختی با هوش هیجانی-اجتماعی به منظور تعیین ترجیحهای
هستند (JT) با کاهش هوش هیجانی-اجتماعی درون فردی و ترجیح روانشناختی حسی بودن
(S) با افزایش هوش هیجانی-اجتماعی درون فردی ارتباط دارد.
روانشناختی احساسی (F) و ادراکی بودن (P) با افزایش هوش درون فردی و ترجیح روان
حاکی از این است که درونگرایی (I) و ترجیح روانشناختی فکری بودن (T) با کاهش توانایی
رگرسیون چندگانه پیشبینی فرایندهای هوش هیجانی بر اساس مقیاسهای تیپنمای مایرز-بریگز (MBTI)
کاهش هوش هیجانی-اجتماعی و ترجیح روانشناختی حسی بودن (S) با افزایش هوش
روانشناختی شهودی بودن (N) پیشبینیکننده کاهش هیجانی-اجتماعی است.
بودن (N) متفاوت با یافتههای این پژوهش است که نشان میداد،ترجیح روانشناختی شهودی
ادراک میکند تفاوت ایجاد میشود و این مساله هوش هیجانی فرد را تحت تاثیر قرار میدهد.
ترجیحهای قضاوتی بودن (J) و نیز درونگرایی (I) همبستگی منفی با هوش هیجانی دارند و در
آموزش داده شده بود به این نتیجه رسید که هوش هیجانی-اجتماعی قابل یادگیری و ارتقا
این دلیل است که تیپنمای مایرز-بریگز ابزاری است که ترجیحهای روانشناختی افراد را در"