چکیده:
به منظور بررسی اثر القای خلق افسرده و پرت کردن حواس در تغییر خلق بیماران افسرده 93 آزمودنی در 3 گروه افسرده دارای سابقه عود،افسرده بار اول و غیر بالینی قرار گرفته و پیش از القای خلق،پس از آن و پس از تماشای مجموعهای از تصاویر به منظور پرت کردن حواس میزان غمگینی خود را درجهبندی کردند.میزان غمگینی گروهها در مراحل مختلف مورد مقایسه قرار گرفت.یافتههای این پژوهش نشان داد که پس از القای خلق میزان افزایش خلق غمگین افراد غیر بالینی بیش از هردو گروه افسرده بود،در حالی که پس از پرت کردن حواس تفاوت معنیداری در میزان کاهش خلق غمگین دیده نمیشد.یافتههای این پژوهش نقش موثر محرک بیرونی در پرت کردن حواس و کاهش غمگینی را نشان میدهد.
خلاصه ماشینی:
"یافتههای این پژوهش نشان داد که پس از القای خلق میزان افزایش خلق غمگین افراد غیر بالینی بیش از هردو گروه افسرده بود،در حالی که پس از پرت کردن حواس تفاوت معنیداری در میزان کاهش خلق غمگین دیده نمیشد.
در این پژوهش برخی از آزمودنیهای افسرده که پیش از القای خلق افسرده،میزان غمگینی خود را نسبتا بالا گزارش کردند و پس از القای خلق، افزایشی در این میزان را گزارش نکردند یا حتی نمره کمتری برای غمگینی خود در نظر گرفتند،معتقد بودند که تماشای فیلم برای آنها نقش عامل پرتکننده حواس از لحاظ انحراف توجه به محرک دیگری را داشته است.
در واقع شاید بتوان ادعا کرد تماشای فیلم با پرت کردن حواس برخی از آزمودنیها میزان نشخوار ذهنی آنها را در مورد خود و وضعیت بالینی خود کاهش داده و باعث کاهش خلق منفی آنها شده است.
این یافته نشان میدهد که استفاده از تکنیکهایی برای پرت کردن حواس بیماران افسرده هرچند در کاهش میزان غمگینی آنها موثر است ولی لازم است در کنار تکنیکهای دیگری به کار گرفته شود چون به تنهایی تاثیر کافی نخواهد داشت.
البته در این مورد تفاوت بین دو گروه افسرده بار اول و افسرده دارای سابقه عود معنیدار نبود،یعنی تعداد دورههای افسردگی نقشی در تعیین واکنش فرد نسبت به محرک خنثی که به منظور پرت کردن حواس به کار رفته بود،نداشت.
یافتههای این پژوهش در حمایت از تاثیر مثبت پرت کردن حواس در کاهش خلق منفی نشان داد که پس از کار خنثی میزان غمگینی هرسه گروه تفاوت معنیداری حتی با پیش از القای خلق دارد و این میزان کاهش در گروههای افسرده بیش از گروه غیر بالینی است."