چکیده:
هدف کلی این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در انحرافات جنسی زنان از دیدگاه مردان و زنان میباشد. پژوهش، کاربردی است و در آن از روش توصیفی ـ پیمایشی استفاده شده است. همچنین به منظور گردآوری دادهها از پرسشنامة محقق ساخته استفاده گردیده است. گفتنی است ضریب پایایی پرسشنامه 35/94% برآورد شد. نمونة آماری مشتمل بر 132 نفر از میان دانشجویان، مدیران، استادان و کارکنان واحد اردستان در سال 86 ـ 85 است که از طریق نمونهگیری تصادفی ـ طبقهای انتخاب شدهاند و تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و از طریق نرمافزار spss انجام پذیرفت. در نهایت، نتایج نشان داد که عوامل خانوادگی و فرهنگی در انحرافهای جنسی زنان مؤثر بوده و تأثیر عوامل اقتصادی کمتر است.
خلاصه ماشینی:
"نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که، آزمودنیها عواملی چون سرپرست خانوار بودن، بیکاری همسر، اعتیاد وی، سختگیری مالی و رفاه اقتصادی را از عوامل مؤثر در انحراف جنسی زنان شمردند، ولی بیکاری پدر خانواده و هزینة زیاد امکانات ورزشی، تفریحی و مطالعاتی را عامل مؤثر در این امر ندانستند.
در پژوهش حاضر، با تأمل در جنبههای مختلف خانوادگی، فرهنگی و اقتصادی به بررسی انحرافات جنسی زنان ـ که بر اساس مطالعات محقق و تجربیات چندسالة محقق در امر مشاوره، در اولویت بررسی بود ـ از دیدگاه افرادی که قشر تحصیلکردة جامعه به شمار رفته و اکثریت آنان (6/86%) را افراد (18 ـ 31) ساله تشکیل میداد، پرداخته شده و همانگونه که نتایج جداول 2 و3 و بررسی پاسخهای آزمودنیها نیز نشان میدهد، پرسشهای اول و دوم پژوهش مبنی بر تأثیر عوامل خانوادگی و فرهنگی در انحرافات جنسی زنان، در سطح 99% اطمینان مورد تأیید قرار گرفت.
195 در پژوهش حاضر عوامل گوناگون خانوادگی، از جمله روابط والدین، جدایی آنان، رفتارهای ستیزهجویانه و روابط سرد در خانواده، مهاجرت و بیتوجهی به سلامت و امنیت محیط اجتماعی، فراوانی جمعیت خانواده، ازدواجهای تحمیلی، تفاوت زیاد سنی زوجین، سن ازدواج، بیتوجهی به نیازهای عاطفی و جنسی زنان، عدم احترام و توجه به شخصیت زنان، فقدان آگاهی کافی نسبت به نیازهای جنسی و عواقب انحرافات جنسی، مشاهدة صحنههای جنسی یا تجربة آن در دوران کودکی و..."