چکیده:
در این مقاله، با رویکرد نظری و تحلیلی و با هدف بیان نقش فرهنگی دولت دینی، با اشاره به دو دیدگاه مارکسیسم و لیبرالیسم در باب دخالت فرهنگی دولت، و همچنین نگاه مخالفان دخالت دولت دینی در عرصة فرهنگ و نقد آن، به تقریر دیدگاه اسلام دربارة نقش دولت دینی در فرهنگ پرداخته شده است. در این راستا، یک آیه از قرآن کریم، و یک روایت و یک سیره مورد اشاره و بررسی قرار گرفته است. پیشنیازی نقشآفرینی دولت دینی در فرهنگ و ارائه پیشنهاداتی به متولیان امور فرهنگی و نیز بیان بایستههای پژوهشی خاصی به ایشان حاصل مقاله پیشروی شماست.
خلاصه ماشینی:
"نتیجهگیری در این مقاله با نفی نگاه افراطی و حداکثری نسبت به نقش دولت در فرهنگ، که نظام سوسیالیسم مدافع آن بوده و همچنین با نفی ادعای بیطرفی دولت در فرهنگ، که از سوی لیبرالیسم مطرح میشود و نیز با نگاه انتقادی به دخالت مخفی لیبرالیسم در فرهنگ، که در مقام عمل شاهد اجرای آن از سوی کشورهای لیبرال هستیم و در نهایت با اشاره و نقد برخی تردیدها و شبهات روشنفکران کشور خودمان در این زمینه، سعی کردیم به این پرسش پاسخ دهیم که نظر اسلام در باب نقش فرهنگی دولت دینی چیست؟ در این باب با مراجعه و بررسی یک آیه از قرآن کریم، یک حدیث نبوی و مصادیقی از سیرهی فرهنگی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام به ابعادی از نقش فرهنگی دولت دینی اشاره کردیم و در پایان با مبنا قرار دادن یکی از تعالیم مهم اسلامی دربارهی ضرورت عامل بودن عالمان و مروجان موضوعات اخلاقی و تربیتی و فرهنگی، و همچنین با ذومراتب و دارای تقدم و تأخر دانستن مراحل خودسازی فردی، تربیت چهره به چهره، مدیریت فرهنگی مراکز و نهادها وبالاخره مهندسی فرهنگی جامعه، برای سلسله بایستههای پژوهشی در ارتباط با نقش فرهنگی دولت دینی، رویگری استراتژیک اخذ نموده و در سه عرصهی شناخت وضعیت موجود، تعریف و ترسیم وضعیت مطلوب، و طراحی راه رسیدن به وضعیت مطلوب، چهارچوبی ترسیم کردیم که مانند عنوان این مقاله، درآمدی است بر نقش فرهنگی دولت دینی."