خلاصه ماشینی:
"با توجه به معیارهایی که در این مقاله به منظور بهبود کارایی و اثربخشی نظام مالیاتی مورد بحث قرار میگیرد،نیاز به وجود یک سازمان مالیاتی برای تامین کردن پنج وظیفه اساسی و مهم(آموزش مالیاتدهندگان-ثبت، رسیدگی و بررسی اظهارنامههای مالیاتی- جمعآوری درآمدهای مالیاتی-حسابرسی- استفاده از سرویسهای قضایی به منظور تامین درخواستهای قانونی)پیشبینی و پیشنهاد میشود.
برای مثال،ساختار تجزیه شده و منفک اقتصادی در ایتالیا بارها مورد انتقاد قرار گرفته است،چون به واسطه این ساختار اقتصادی،سیستم مالیاتی نیز ضعیفتر و فرار مالیاتی در این سیستم بیشتر است؛در مقایسه با انگلستان که ساختار *در جایی که نفوذ سیاسی در کارکرد نظام مالیاتی قابلملاحظه و در عین حال،حقوق بازرسان مالیاتی در سطح پایینی باشد،به طور معمول،گرفتن رشوه از مالیاتدهندگان شیوع مییابد.
این عناصر عبارتند از: *الزام و تعهد سیاسی مستمر و روشن، *وجود گروهی از مقامات سختکوش و مستعد و کاملا متعهد به اصلاح نظام مالیاتی، *راهبرد مشخص و مناسب برای انجام اصلاحات، *آموزشهای مناسب برای کارمندان مالیاتی، *اختصاص منابع بیشتر به نظام مالیاتی،یا تخصیص محدود و بهینه منابع موجود در نظام مالیاتی، *ایجاد تغییرات لازم در مشوقها برای مالیاتدهندگان و مجریان مالیاتی.
در مورد اصلاح نظام مالیاتی نیز حوزه آموزش نقش مهمی میتواند داشته باشد،به ویژه زمانی که آموزش در نظر گرفته شده با راهبرد پذیرفته شده برای انجام اصلاحات مورد نظر،مرتبط باشد و افراد هم به منظور اجرای راهبرد فوق، آموزشهای لازم را کسب کرده باشند و مهارتهای آنها در این زمینه توسعه یافته باشد."