چکیده:
یکی از موضوعات اصلی و مهم ترین دغدغه فکری بشر خداوند است. انسان ها برای شناخت و اثبات و اعتقاد به او جل جلاله دست کم به دو راه عمده توجه کرده اند که عبارتند از: عرفان و فلسفه. طرفداران هر کدام از این شیوه ها مدعی اند که از دیگران موفق تر بوده اند. یکی از استدلال هایی که هر کدام از دو شیوه، مدعی توفیق در تبیین آن است، برهان صدیقین است. این برهان در حکمت متعالیه بیشتر از هر مکتب فلسفی و عرفانی دیگری، تقریر و تبیین شده است. در این مقاله، برهان صدیقین با استفاده از مبانی حکمت متعالیه به گونه ای تقریر گردیده است که به تبیین وحدت شخصی وجود پرداخته و با استفاده از دیدگاه های شاخص ترین صاحب نظران شیوه حکمت متعالیه، بداهت وجود مورد تبیین قرار گرفته است و این ادعا با تحلیل عمیق و نهایی علت و معلول و ارجاع آن به تشان و تجلی با توجه به آخرین دیدگاه های حکمت متعالیه ملاصدرا و پیروان مکتب وی تبیین گردیده است. و در پایان، پنج تقریر نوین از مولف نوشتار حاضر جهت تبیین وحدت شخصی وجود، ارائه گردیده است که علاوه بر این که صورت برهانی این تقریرات محفوظ است از ذکر مقدماتی که دیگران درصدد حذف آنها بوده اند ولی عملا چنین نشد، پرهیز شده است.
خلاصه ماشینی:
"(ملاصدرا، 1385: 29 ـ 30) نقد و بررسی تقریر نهایی ملاصدرا در این تقریر به صراحت، وحدت شخصی وجود و انحصار وجود در حق تعالی و هلاک و بطلان سرمدی ما سوی الله اعتراف شده است و ملاصدرا از تشکیک در وجود به تشکیک در مظاهر منتقل شده است و از علیت به تشأن و تجلی، تعالی پیدا کرده است، ولی اگر ملاصدرا، عبارت ابن عربی «الظل موجود بلاشک» را بپذیرد در واقع به علیت، تشکیک در وجود، مصداق وجود بودن ما سوی الله و حمل مفهوم وجود بر ما سوی الله و در نهایت به انحصار حقیقت واجب در مقام احدی (نه وجود لابشرط مقسمی) رأی داده است.
ملاصدرا در جای دیگر میگوید: «همانگونه که خداوند به فضل و رحمت خویش مرا بر هلاکت سرمدی و بطلان ازلی ماهیات امکانیه و اعیان مجازی، آگاه ساخت، همچنان با برهان روشن عرشی مرا به صراط مستقیم هدایت نمود که موجود و وجود منحصر در حقیقت واحد شخصی است که هیچ شریک در موجودیت حقیقی ندارد (اگرچه مجازا بر ما سوی الله اطلاق وجود میشود) و هیچ دومی، در مصداق برای او (قابل تصور و تحقق) نیست ودر سرای هستی، غیر او، أحدی (صاحب موجودیت حقیقی) نیست.
تقریرات دیگری از برهان صدیقین برای تقریر برهان صدیقین به گونهای که نیازی به هیچ حیثیت تقییدیه، تعلیلیه و تحلیلیه هم نباشد، و در عین حال صورت ظاهری قیاس را هم به خود بگیرد و بتوان وحدت شخصی وجود و موضوع حکمت متعالیه را تبیین و نمود بودن ماسوی الله را تنبه و تنبیه داد، موارد دیگری از تقریر این برهان عرضه میگردد."