خلاصه ماشینی:
"به جز افسانهء بودا که تا جایی که میدانیم تنها بنمایه و پیرنگی است که در دوران ساسانیان از ادبیات هند به ایران آمد و از این طریق به نام برلعام و بوذاسف به ادبیات سریانی و اروپای قرون وسطی راه پیدا کرد،سایر بنمایههایی که وارد ادبیات سریانی و عربی شدند از قبل راه خود را به اروپا باز کرده بودند.
به جز افسانهء بودا که تا جاییکه میدانیم تنها بنمایه و پیرنگی اس که در دوران ساسانیان از ادبیات هند به ایران آمد و از این طریق به نام برلعام و بوذاسف به ادبیات سریانی و اروپای قرون وسطی راه پیدا کرد،سایر بنمایههایی که وارد ادبیات سریانی و عربی شدند از قبل راه خود را به اروپا باز کرده بودند به نظر من اگر یکی از شخصیتهای اسطورهای -افسانهای کاملاشری در عرفان اسلامی تأثیرگذار باشند،تنها هاری شاندرا است.
12 کاملاشری پس از آنکه همه چیز را گفت و انجام داد،به بیان همه چیز دربارهء آیین هندو و خدایانش میپردازد که به سختی میتواند چیزی بیش از یک مقدمهء فوق العاده زیبا برای اثر واقعیاش،زندگینامه و تعالیم شاکیامونی باشد، این اثر حقیقتا بسیار اهمیت دارد؛چرا که برای آخرین بار در تاریخنگاری دین اسلام،دین و تعالیم بنیانگزار یک دین بهطور مفصل بیان شده است،هرچند این الهامات بخش مذاهبی را که اسلام با آنها مدارا کرده است در کتاب شکل نمیدهد.
بنابراین تصویر ارائه شده ما را قادر میسازد که با ذکر نتایج ذیل مطلب را به پایان بریم:هنگامی که تنها از روی دو اثر-واقعا استاندارد-قضاوت میکنیم درمییابیم که سنت اسلامی مربوط به دین و اساطیر هند بسیار پهناورتر و بهتر از آن چیزی است که حدس میزدیم."