خلاصه ماشینی:
"در این مقاله،پس از مختصر نگاهی به شهر از منظر جامعهشناختی،به تکوین و چگونگی ساختار حیات شهری در عصر ساسانی پرداخته میشود و آنگاه با در نظر داشتن نوع تأثیرگذاری آن بر شهرنشینی دورهی اسلامی و طرح نظرات برخی از محققین در این خصوص،یا رویکردی تاریخی چگونگی ساختار زندگی شهری در ایران دورهی اسلامی تا زمان حملهی مغول مورد بررسی قرار میگیرد.
از نظر«استرن»زندگی شهری دورهی اسلامی،که در همهچیز تداوم سنتهای ایرانی و بیزانسی بود،به خاطر ویژگیهای سیاسی-اقتصادی این دوره،مجالی برای دگرگونگی ساختاری خود در جهت پذیرش روح جمعی به دست نیاورد(33-25:1970 Stern, ) «حورانی»در مقالهای با عنوان«شهر اسلامی»ضمن این که روند پیدایش شهر اسلامی و ارتباط آن با روستا را نشان میدهد؛به این مهم میپردازد که اصولا راز اصلی تداوم و رونق حیات شهری،تداوم فعالیتهای اقتصادی در شهر و حمایت نظامهای سیاسی از این فعالیتها بوده است.
(سلطانزاده،1370:82-80) به قدرت رسیدن عباسیان،که برخلاف بنی امیه سعی در ایجاد برابری قومی اسلامی داشت و از این نظر نوعی انسجام و هماهنگی میان مسلمانان به وجود آورد،نقش ویژهی ایرانیان در به قدرت رسیدن آنها،اتکای ایشان به عناصر ایرانی در امور اجرایی،به کارگیری اندیشههای ایرانشهری در این زمینه،آشنایی تدریجی ایرانیان با اسلام و تعامل آنها با مسلمانان در این فاصله،بن بست نسبی جهانگیری مسلمانان تا این زمان و روی آوردن ایشان به جهانداری،پیدایش حکومتهای محلی در ایران و در کنار آن حرکتهای اجتماعی-سیاسی درون شهری که وضع موجود را برنمیتافتند،جملگی باعث شدند که شهرنشینی در ایران ضمن پذیرش دگرگونیهای متناسب با ایدئولوژی اسلامی،خروج از انفعال فوقالذکر را جستوجو کند.
(رشید الدین فضل الله همدانی،1360:1086)صرفنظر از این ویژگیهای نظری(تعریفی)برای تفاوت قائل شدن میان شهر و روستا در قلمرو اسلامی(و به ویژه ایران)به لحاظ اجتماعی و اقتصادی نزدیکی بیشتری میان آنها وجود داشته است."