چکیده:
برنامههای مداخلهای به موقع به منظور از میان بردن و یا کم کردن مشکلات
زیستشناختی و یا محیطی در کودکان خردسال با نیازهای خاص و یا در معرض خطر، مورد
استفاده قرا میگیرند.از جمله مشکلات زیستشناختی میتوان به نارس بودن کودک،
مشکلات تنفسی، آسیبهای مغزی، مشکلات ژنی، بیماریهای عفونی، مسمومیتها و تأثیر
مواد اشاره نمود.عوامل محیطی که میتوانند برای کودک خردسال مشکل ایجاد کنند و او
را در معرض خطر ناتوانی قرار دهند نیز متعدد میباشند که از جمله عبارتاند از
بیسوادی یا کمسوادی والدین، مشکلات اقتصادی و تغذیهای، استرس خانواده، بزرگی
اندازه خانواده، باورها و اعتقادات نادرست والدین در مورد رشد کودک.از آنجا که مغز کودکان خردسال به مراتب نسبت به مغز افراد بزرگسال از
انعطافپذیری بیشتری برای اصلاح ساختاری و یادگیری برخوردار است و نیز با توجه
به اهمیت دوره حساس و اینکه تقریبا تمامی والدین کودکان ناتوان قادر به آموزش دادن
کودک خود نیستند و یا نحوه آموزش را نمیدانند.لذا فراهمسازی و اجرای برنامههای
اصولی مداخله به موقع در ایران که از حمایت برخوردار باشد، برای این کودکان کاملا
ضروری به نظر میآید.با توجه به امکانات تخصصی موجود در ایران از جمله پزشکی کودکان، آموزش و پرورش
استثنایی، گفتار درمانی، کار درمانی، فیزیوتراپی، آموزش پیشدبستانی و مددکاری
اجتماعی، امکان فراهمسازی و اجرای اصولی این برنامهها بسیار فراهم و میسر
میباشد.در این مقاله علاوه بر مورد مطالعه قرار دادن جزئیات مربوط به روشهای
مداخله به موقع، یک مدل از برنامه مداخله به موقع که امکان اجرای آن در ایران فراهم
است ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
"از آنجا که مغز کودکان خردسال به مراتب نسبت به مغز افراد بزرگسال از (1)-دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه اصفهان انعطافپذیری بیشتری برای اصلاح ساختاری و یادگیری برخوردار است و نیز با توجه به اهمیت دوره حساس و اینکه تقریبا تمامی والدین کودکان ناتوان قادر به آموزش دادن کودک خود نیستند و یا نحوه آموزش را نمیدانند.
با توجه به یافتههای این پژوهشها در مورد انعطافپذیری یاختههای مغزی کودکان خردسال و اهمیت دورههای حساس 2 در یادگیری و نیز اهمیت تجارب اولیه، میتوان نتیجه گرفت که کودکان با نیازهای خاص میتوانند داوطلبان خوبی برای استفاده از برنامههای مداخلهای به موقع باشند.
بهطوری که کودک الف)در دریافتهای حسی، یعنی گرفتن اطلاعات از طریق حواس، ب)پردازش اطلاعات یعنی معنادار ساختن اطلاعاتی که از طریق حواس به دست میآیند، ج)وضعیت عضلانی و حرکتی یعنی استفاده صحیح از قسمتهای از بدن یا تمام بدن دچار اشکال میشود، و نیز مشکلات محیطی مانند فقر، شرایط بد اجتماعی و فرهنگی، وضیعت نامناسب بهداشت روانی والدین، باورها و اعتقادات نادرست والدین در مورد رشد کودک، بیسوادی یا کمسوادی والدین، ناتوانی والدین در فراهم ساختن تجارب لازم و ضروری برای کودک و غیره، فایق آمد یا حداقل آنها را کاهش داد 2-تجارب اولیه در شکلگیری رشد همه جانبه کودک اهمیت بسزایی دارد.
1)کودکان با نیازهای خاص نیازمند تجارب اولیه به دقت برنامهریزی شده میباشند تا از این راه به آنان کمک شود نقایص زیستشناختی و محیطی خود را بهتر کنند 2)به کارکنان آموزش دیده نیاز است تا به این کودکان در به دستآوردن این تجارب کمک کنند 3)پیشرفت کودک در رشد زمانی افزایش مییابد که در برنامههای مداخله به موقع شرکت نماید."