چکیده:
پژوهش حاضر به مطالعه، بررسی و جریانشناسی تاریخی یکی از مهمترین و مشهورترین قرائتها و برداشتها از واقعة عاشورا، یعنی قرائت حماسی ـ اسطورهای از عصر صفویه تا مشروطه (با تأکید بر مقاتل) میپردازد. بر این اساس، پس از بیان چیستی دو واژة حماسه و اسطوره و رابطه و نسبت میان آن دو، به تبیین و پیشینة این رویکرد و قرائت پرداخته شده است. در ادامه، جریانشناسی تاریخی این رویکرد، یعنی تبیین و تحلیل شاخصها و ویژگیها و زمینهها و عوامل پیدایش و ترویج قرائت یاد شده، مورد مطالعه و پژوهش قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"اگرچه بر اساس گزارشهای معتبر تاریخی، یکی از مسلمات تاریخ عاشورا، شجاعت، جنگاوری، قوت قلب امامعلیهالسلام و در یک کلام، روحیة بالای حماسی و سلحشوری امامعلیهالسلام، بنیهاشم 370 و یارانش بوده است، اما بسیاری از مورخان و مقتلنویسان عصر صفویه و قاجار برای تحریک و تشجیع احساسات خواننده و شنونده، با تفسیر و برداشت نادرست از این موضوع، به جعل اخبار و گزارشهای نادرست یا نقل و اعتماد بر آنها، دربارة چگونگی به میدان رفتن و جنگیدن امام حسینعلیهالسلام و یارانش، تعداد کشتهها به دست آنان و...
3. تأثیر پذیری از ادبیات نقالی و شاهنامهای از دیگر عواملی که میتوان به عنوان یکی از زمینهها و عوامل اینگونه قرائت به آن توجه کرد، رواج حرفه و هنر نقالی و پرده خوانی در دوران صفویه و قاجار است، زیرا موضوع و محور این حرفه و هنر، روایت تصویر گونه و نمایشی از حکایات و داستانهای ملی و مذهبی، از قبیل قصههای شاهنامه و تاریخ زندگی انبیا و اولیای الهی و امامانعلیهمالسلام و از جمله، اخبار واقعة عاشورا، بهویژه وقایع مربوط به میدان رفتن و جنگیدن امام حسینعلیهالسلام و یارانش در روز عاشورا بوده که به شیوة ادبیات حماسی شاهنامه و متون مشابه آن، روایت میشده و گفته شده شاه اسماعیل صفوی خود مشوق و مروج این حرفه و هنر بوده تا با این ابزار تبلیغی کارآمد و تأثیرگذار، مذهب شیعه را در ذهن و روح مردم رسوخ دهد."