چکیده:
موضوع اصلی این گفتوگو بررسی «روشنفکری دینی» است. آقای آرمین بنیانگذار روشنفکری در تاریخ معاصر را سید جمال الدین اسدآبادی میداند. ایشان در تقسیمبندی جریان روشنفکری یک جریان را اصلاحی یا اعتدالی میداند که پایهگذار آن عبده است و یک جریان را رادیکال و بنیادگرایانه نظیر اخوانالمسلمین، مودودی و بهویژه سید قطب. وی مرحوم نائینی، طالقانی، شریعتی، مطهری و بازرگان را نیز از دیگر روشنفکران دینی ایرانی قلمداد میکند. ایشان در بخش دیگری از این گفتوگو روشنفکری دینی در ایران را به جریان عصری و جریان اجتهادی تقسیم میکند و تفاوتهای این دو جریان را تبیین مینماید.
خلاصه ماشینی:
"این جریان پای در سنت دارد و میخواهد پاسخهای مناسب را از دل سنت بیرون بیاورد، به قول شریعتی دست به پالایش و تصفیه در سنت میزند و از این طریق میخواهد برای مسائل روز خود پاسخ بیابد، ضمن اینکه به دستاوردهای بشری نیز توجه دارد و از آنها استفاده میکند، اما روشنفکر دینی نهایتا باید پاسخ سوالات نسل خود را از دل سنت بیرون آورد و با تصفیه و پالایش سنت این کار را انجام دهد؛ همان کاری که شریعتی میگوید اجتهاد، پالایش و تصفیه.
یعنی این جریان با آنکه خواهان پیراستن انحراف از دین و غبارزدایی از چهره اندیشه دینی است، اما برخلاف سلف خود که با تصفیه و پالایش و تغلیظ عناصر موجود در سنت، در پی یافتن پاسخ به سؤالها و نیازهای امروز بود، نقطه عزیمت و اتکایش بیش از آنکه درون سنت باشد، بیرون سنت است و بیش از آنکه دغدغه حفظ و پالایش و به روز کردن سنت را داشته باشد، دستاوردهای جهان مدرن را نقطه عزیمت خود در اصلاح دین قرار داده است.
مرحوم بازرگان یا حتی مرحوم سحابی اگر تناقضی در یافتههای علمی و مبانی دینی میدیدند، کدام یک را به نفع دیگری تفسیر میکردند؟ به گمانم تفاوت اصلی روشنفکران عصری و اجتهادی را باید اینجا جست و جو کنیم؟پذیرش و عدم پذیرش مرجعیت دین در قبال مسائل مختلف ممکن است یکی از وجوه این تمایز باشد، اما این موضوع به گمان من ربطی به مسئله تعارض میان آموزههای دینی با یافتههای مسلم علمی ندارد."