خلاصه ماشینی:
"در مقالهای با نام دین به منزلهء یک ساختار پایای فهمپذیر نوشتهء بری هالندر یک ارزیابی در سطح ملی-آمریکا-بر این اساس انجام شد تا مشخص کند آیا دینداری و احساس وابستگی مذهبی به یک کاندیدای ریاستجمهوری،با ایمان مذهبی آن کاندیدا ارتباط بیشتری دارد یا نه؟ نقش توجه به رسانههای خبری در ترکیب با دین مورد مطالعه قرار گرفت.
در اینجا از یک ارزیابی نمونهای فراتر رفته و اطلاعات یک ارزیابی ملی را برای آزمودن اینکه آیا دین واقعا به منزلهء یک ساختار پایای فهمپذیر عمل میکند یا نه،بهکار میگیرم و نیز در صورت مثبت بودن پاسخ،نقش رسانههای خبری را در تکمیل این فهمپذیری،بررسی خواهم کرد.
نویسنده سپس در بخش دیگری از مقالهاش با نام آنچه مردم میدانند،معتقد است که «محققان دیرزمانی است کمبود آگاهی سیاسی را مستند کرده و عواملی را که میتواند به بهترین شکل،توانایی پاسخ صحیح به پرسشهایی دربارهء روابط اجتماعی و ساختار کلی حکومت را مشخص کند،مشخص کردهاند».
دومین سنجهء مذهبی، مشخص میکند که آیا اشتراک وابستگی مذهبی با یک کاندیدا،کنشگر را از مذهبیبودن کاندیدا مطمئنتر میکند یا خیر؟دسترسی به رسانههای خبری،تبلیغات سیاسی و دیگر صورتهای وسایل ارتباط جمعی،باعث میشود تا کسانی که با یک کاندیدا در یک سنت ایمانی قوی مشترکند،برای جمعآوری و ذخیرهء این اطلاعات در حافظهشان و نیز پاسخ صحیح به پرسشها در آمارگیریها آمادگی بیشتری داشته باشند».
5. در یک مقایسهء مبنایی،دینداری با محکهای دانش سیاسی سنتی رابطهء منفی دارد در پایان نتیجهء نهایی را نویسندهء مقاله اینگونه بیان میکند: بهطور خلاصه،فاکتورهای مذهبی عموما با آگاهی کمتر دربارهء سیاست و موضوعات عمومی ربط مییابند مگر در مواردی خاص."