خلاصه ماشینی:
"گروه ویژهای از دانشمندان پدیدار شدند که زندگی خود را یکسره وقت کنترل پیوندها و ارتباطات حلقههای این زنجیره کردند:آیا این راویان گزارشگران قابل اعتمادی هستند؟آیا به لحاظ سلسلهرخدادها و از نظر جغرافیایی واقعا ممکن است افرادی که دراین زنجیره ذکر شدهاند،یکدیگر را ملاقات کرده باشند؟آیا این افراد از سلامت اخلاقی برخوردارند و روایات آنان از انگیزههای سیاسی یا فرقهگرایانه تأثیر نپذیرفته است؟آیا روایت نقل شده از انسجام منطقی و عقلی برخوردار است؟آیا این روایت به لحاظ زبانشناختی با گفتار پیامبر همخوانی دارد؟آیا چنین روایتی با آموزههای قرآنی سازگار است؟آیا به لحاظ عقلی میتوان باور کرد آنچه روایت شده کلام پیامبر است؟هر روایتی بر مبنای این معیارها و پرسشهای دیگر تحلیل میشد و بر اساس میزان اعتبارش در سه گروه طبقهبندی میشد:صحیح،حسن(قابلقبول)و ضعیف.
به مدت بیش از 800 سال،تمدن اسلامی تمدن کتاب بود:این تمدن که با یک کتاب(قرآن)بنیان نهاده شده بود،از مفهوم علم برای کسب و انتقال همگی شاخههای دانش نیرو میگرفت و دل مشغولی اصلی آن(در دورههایی که مشغول دفاع از سرحدات یا توسعهء مرزهای خود نبود)تولید و توزیع کتاب بود.
این جمله دقیقا خاستگاه اعتراضات نویسنده را عیان میکند و نشان میدهد وی نیز به سان بسیاری از آزادی خواهان و آزاداندیشان مسلمان از برخی احادیث جعلی و احکامی که بر پایهء آنها نوشته شدهاند-که حاصلش توجیه حکومت خلفای غاصب و جائر بر مسلمین یا روی کارآمدن فرقههای منحطی چون وهابیت بوده که با تفسیری ارتجاعی از اسلام،عرصه را بر دانشمندان و زنان تنگ کردهاند-به چنین جایی رسیده است که بیاطلاع از سنت دیرپای تشیع یعنی درکی که شامل استفاده از فنآوریهای ارتباطی نوین در توانمندسازی مردمان عادی است،گام در راه بازسازی نهاده است."