چکیده:
جهانی شدن،پدیدهای است که از مرزهای ملی فراتر میرود و مرزها و محدودیتهای کاذب را ویران میکند."جهانی شدن اقتصاد"به این مفهوم است که دیگر دولت در زمینه مسایل اقتصادی،استقلال ندارد و پدیدههای اقتصادی داخل کشورها،متأثر از روند تحولات جهانی اقتصاد است.توسعه استفاده از فناوری اطلاعات،نه تنها در زمینههای اقتصاد و بازرگانی،بلکه به زمینههایی همچون علوم و تحقیقات،اطلاعرسانی،آموزش و...نیز ماهیتی فراملی داده است.جهانی شدن اقتصاد و کشورها،آثار مختلفی را بر اقتصاد جهانی و ملی گذاشته است.آثار این حرکت آنچنان وسیع و گسترده است که گاه فراتر از معیارها و شاخصهای اقتصادی رفته و جنبههای سیاسی،اجتماعی،فرهنگی و...را نیز در بر گرفته است. اگرچه در فرایند جهانی شدن،نقش دولت در سازماندهی امور اقتصاد کمرنگتر شده است،اما بازیگری فعالانه و نقادانه در جهت بهرهبرداری حداکث----ر از فرصتهای به وجود آمده و حداقلسازی هزینهها و خطرات ممکن،بر نقش مقتدر و کارآمد دولت تأکید دارند.نگرش قرآن به انسان و رهبران الهی جامعه انسانی،فراگیر و جهانی بوده که هیچ حد و مرز و مانعی را نمیشناسد.معیار اصلی قرآن جهت جهانی سازی،عدالت جهانی و تساوی حقوق افراد در پی این پدیده میباشد. در مورد مبنای توسعه در اقتصاد اسلامی،آیات و روایاتی مورد استناد این بیان قرار گرفتهاند که عدالت را موجب برقراری دولت رفاه و عامل عمران و آبادی و توسعه دانستهاند.
خلاصه ماشینی:
"این نکته نیز شایان ذکر است که در ورای مباحث نظری مربوط به آثار و منافع تقسیم بین المللی کار،اکنون حتی بانک جهانی نیز میپذیرد که جهانی شدن اقتصاد چه در جغرافیای ملی و چه در جغرافیای جهان،برندگان و بازندگانی دارد و در عین حال،چه موافقان و چه منتقدان،آن را به مثابه روندی از تحولات تلقی میکنند که خارج از اراده کشورهای در حال توسعه رخ داده و قواعد بازی خود را بر آنها اعمال میکند.
دیگر اثر منفی جهانیسازی از بعد اقتصادی،بیکاری گسترده است،به این دلیل که پس از آزادسازی اقتصاد و عدم توانایی در رقابت برای شرکتهای تولیدی جهان سوم، تعداد زیادی از این شرکتها که توان مقابله با شرکتهای شمال(جهان اول و دوم)را ندارند،تعطیل میشوند،میزان بیکاری بسیار زیاد شده و جامعه با اثرات منفی بیکاری،از جمله افزایش انواع فساد،رکود اقتصادی،فقر گسترده، کاهش سطح دستمزدها و کاهش تقاضای مؤثر روبرو خواهد شد،در حالی که برای جمهوری اسلامی ایران مبارزه با انواع فساد و کاهش فقر،از جمله اهداف بنیادین نظام و حتی جزو اهداف اصلی انقلاب عظیم اسلامی سال 57 بوده است، بنابراین،تنظیم یک استراتژی مناسب از طرف تئوریسینهای اقتصادی دلسوز جهت مبارزه با لشکر (به تصویر صفحه مراجعه شود) بیکاران و چالشهای مشابه،کاملا ضروری به نظر میرسد."