خلاصه ماشینی:
"بعثت رسول اکرم،در میان نادانترین و بی سوادترین مردم(که قرآن آنان را«امیین»نامیده)و نیز فاسدترین و منحطترین اجتماعات آن روزگار، اتفاق افتاد،و به همین جهت تا چند سال پس از بعثت،ایران و روم دو ابر قدرت منطقه،به آن اهمیت نمیدادند و حتی کسی احتمال نمیداد که این دعوت در جای خود پا بگیرد چه برسد به اینکه به خارج جزیرة العرب سرایت کند و در بسیط زمین،گسترش یابد و سرانجام هردو ابرقدرت را از میان برداد،در حالی که اگر این حادثه در شام یا در مصر و افریقا و قبل از آنها،در هند و در قلمرو عثمانی وجود داشته اند،از جمله حرکت اخوان المسلمین در مصر،از حدود 05 سال پیش از این با میلیونها طرفدار و عضو رسمی،در چند کشور عربی و اسلامی فعالیت داشته و دارد و اگر قرار بود حکومت اسلامی در عرصهء جهان برقرار گردد،پیشبینی میشد که این حکومت نخست،در مصر،یا یک کشور دیگر عربی(و در گذشتهء دور)در کشور عثمانی یا در شبه قارهء هند،روی کار بیاید نه در ایران.
البته من نمیخواهم غلو کنم و بگویم انقلاب اسلامی،آن قدرت جهنمی و صددرصد الحادی را برانداخت، مسلما سقوط آن،علل و عواملی درونی و برونی فراوان داشته است از جمله ناتوانی صنعتی و نظامی و اقتصادی در برابر ابرقدرت غرب،سستی و پوچی ذاتی مکتب کمونیست در بعد عقیدتی و اقتصادی،و چیزهایی از این قبیل، اما بطور حتم،تأثیر انقلاب اسلامی را فی الجمله در فروپاشی یا در سرعت سقوط آن ابرقدرت،نمیتوان انکار کرد و اینک توضیح: پیروزی انقلاب اسلامی که خواهیم گفت آوازهء جهانی داشت و بخصوص به جهان اسلام روح جدید و امید تازهای بخشید بخصوص در مسلمانهای آسیای میانه و افغانستان و کشورهای دیگر همسایهء ایران،شور و هیجانی به پا کرد و شعور اسلامی آنان را برانگیخت،و گویا برای مهار کردن و محاصرهء انقلاب اسلامی ایران،ناگهان و بلافاصله،در این کشورها تحولات و رویدادهای سیاسی اتفاق افتاد."