چکیده:
جندی شاپور در تحولات دولت ساسانی از زمان شاپور یکم(372-242 م)-دومین پادشاه ساسانی-مطرح میباشد.اردشیر بابکان دستور داده بود تا کتابهای یونانی و هندی را به پارسی برگردانند.این اقدامات در انگیزه و راهاندازی بعدی یک مؤسسهء بزرگ علمی نظیر دانشگاه گندی شاپور اثری بهسزا داشته است.به احتمال قوی اردشیر بابکان آن را به نام پسرش بنا نهاد.فرزندش آن را تکمیل نمود و به روزگار انوشیروان شهرت جهانی یافت.در این مقاله سعی میشود تا پرسشها و موارد ذیل پیرامون جندی شاپور دورهء ساسانی و عصر اسلامی مورد بررسی قرار گیرد:وضعیت علمی و آموزشی در دورهء ساسانیان چگونه بوده است؟تأثیر مرکز علمی جندی شاپور بر تمدن اسلامی و علل مهاجرت دانشمندان از جندی شاپور به بغداد در دورهء اسلامی چیست؟
خلاصه ماشینی:
"در این موقع بیشتر پزشکان به جندی شاپور روی آوردند که شهری مرزی در ایران بوده،مدت چندین سال مقر کشیشهای نسطوری بود و از چندی پیش مرکز علمی در آن قرار داشت.
سیاست پایین نگه داشتن آگاهی جامعه و جنگهای بیشمار ساسانیان باعث گردید عدهای از مردم با سواد ایران که بیشتر از همان طبقه اشراف و نجبا بودند،جهت فعالیت علمی منطقهای علمخیز را برگزینند و این منطقه جایی به نام جندی شاپور بود.
(طبری،1368،ص 3818،تاریخ یعقوبی،1371،ص 247) دانشگاه جندی شاپور در زمان بنی امیه نتوانست به مراکز و مناطق دیگر نفوذ کند؛اما این مرکز علمی آغازگر دورۀ نهضت ترجمه گردید.
نمونۀ بارز آن ایجاد مرکز آموزش و در نهایت دانشگاه جندی شاپور است؛که اگرچه تا حدودی از علوم یونانی و رومی و هندی در آموزشهای آن استفاده میشد ولی باز این روح بلند و فکر بلند ایرانی بود که به آن جهت داده و علوم زمانۀ خود را متعالیتر از فرهنگهای جوامع دیگر ساخت؛به گونهای که همین فکر در واقع فکر و اندیشۀ تمدن اسلامیشد.
البته در بعد از اسلام در دورۀ بنی امیه به دلیل تفکر تبعیض نژادی و عقیدۀ برتری عنصر عرب بر سایر نژادها،که در افکار حاکمان آن بود،و نیز نفوذ علوم یونانی و رومی در دورۀ امویان این مرکز علمی تأثیرات ضعیف داشت.
در نهایت به دلایل ذکر شده در تحقیق از جمله احضار دانشمندان این مرکز به دربار عباسی،انتقال پایتخت به بغداد و برتری یافتن حوزههای علمی آن بر جندی شاپور،تأسیس بیت الحکمه توسط خلیفۀ عباسی هارون و رقابت خاندانهای ایرانیان برای نفوذ در دربار عباسیان،از اعتبار و اهمیت آن کاسته شد."