خلاصه ماشینی:
فرض کنیمکه آنها استراحت کنند و نیز تعداد آنها بقدری زیاد باشد که ما نتوانیم خود را باآنها مقایسه کنیم نهایت این است که ما را مجبور خواهند کرد که محلهای خود راترک کنیم ولی تمام موفقیت آنها در این نفع کوچک خلاصه خواهد شد زیرا من از دستآنها فرار میکنم و در فاصلۀ بیست یا سی فرسنگ خود را به صحرا میرسانم و سپاه تونمیتواند مرا در آنجا تعقیب کند.
طبری مینویسد{P1P}:به بغداد خبر رسید که ابو سعید پس از مغلوب کردن عباس اینشهر ار بکمک اهالی گرفته است،اگر این روایت درست باشد باید قبول کنیم کهبزودی مجددا حاکم بحرین شهر را متصرف شده بود زیرا نویری میگوید که هجربعد از دو سال محاصره بدست وی افتاد و نیز یک حیلۀ جنگی لازم مینمود{P2P}و اینامر بطور غیر مستقیم از نوشته طبری روشن میشود{P3P}.
در حالیکه ابو سعید الجنابی بدون برخورد به مخالفت خلفا به توسعۀ قطمرو خودمشغول بوده و دولتی تشکیل میداد که حکومت بغداد را به سوی فنا میبرد،خلیفهبرای مدتی فتوحات وی را نادیده میگرفت زیرا میخواست تمام توجه خود را بهمخاصماتی که یک شاخۀ دیگر قرامطه یعنی پیروان زکرویه داعی عراق غربی شروعکرده بود معطوف دارد،از 289 به بعد پس از شکست عباس الغنوی،قرامطه تاخت وتاز خود را تعقیب میکردند،ابتدا به جنبلابین واسط و کوفه حمله کردند پس از آنکهبدر حاکم آنجا شکست خوردعدۀ کثیری از مسلمین بازنان و کودکانشان بقتل رسیدند،اما همانسال این حمله جبران شد،بدر غفلتا به قرامطه تاخته بسیاری از آنان رابکشت،طبری{P4P}میگوید چون مردم آنجا را دهاتیان و زارعین تشکیل میدادند از{P(1)-رک:ابن بطوطه،جلد 2،صفحۀ 247 که شهر را الحسا ذکر میکند.