خلاصه ماشینی:
ولی جای ناامیدی نیست و اگر چه مدارک تاریخی موجود ما را از امکان تحصیل مواد مطلوب در این زمینه ناامید میکند سرچشمه زاینده دیگری وجود دارد که اگر بدرستی و با روش صحیح مورد استفاده قرار بگیرد تا حد زیادی برای تدوین تاریخ اجتماعی و تمدن و فرهنگ ایرانی لا اقل در دوره اسلامی کافی و وافی خواهد بود و آن سرچشمه زاینده ادبیات و مدارک ادبی است.
بگذریم از اطلاعات گرانبهایی که خاقانی درباره وضع صومعهها و راهبان و تزیینات کلیساها و شکل قندیلها و بوقها و صورهای دیرنشینان و ریاضتهای آنان و جزئیات وضع زندانها و نکات باریک درباره جنگهای زمان خود در اختیار ما میگذارد و اهمیت و اشتهار خراسان قدیم و آب و هوای شهر ری را گوشزد میکند و در زمینه زبانشناسی با این دو بیتی مشهور خود نکتهای از لهجههای گرجی«موئی»بمعنی «بیا»بوده است(بمناسبت ذکر نکته اخیر شایسته است از استاد فقید ولادیمیرمینورسکی و مقاله مفید و استادانه آن دانشمند درباره قصیده ترسائیه خاقانی یاد بکنیم): از عشق صلیب موی رومی روئی ابخازنشین گشتم و گرجی گوئی از بسکه بگفتمش که«موئی موئی» شد موی زبانم و زبان هر موئی از تحلیل و تجزیه دیوان فرخی سیستانی، گذشته از تحصیل مواد مهمی درباره تاریخ سیاسی و جزئیات لشکرکشی محمود غزنوی که بسیاری از آنها در کتابهای تاریخ منسی و مسکوت عنه است، آگاهیهای بسیاری درباره تمدن و وسائل زندگی و آداب و رسوم اجتماعی و فضائل و مفاسد آن روزگار بدست میآید و خصوصیاتی متفاوت با ادوار دیگر کشف میشود و گوشهای از سیمای حقیقی زندگی مردم از پشت پرده ظاهر میگردد.