چکیده:
تبیین رابطه مصرف انرژی و رشد اقتصادی، میتواند نقش بسزایی در تنظیم و تدوین سیاستهای بخش انرژی ایفا کند. این رابطه می¬تواند حسب مورد در صورت وجود یا عدم وجود شکستهای ساختاری و تغییرات رژیمی تغییر کند، لذا توجه به وجود شکست ساختاری و تغییرات رژیمی در بررسی¬های تجربی امری مهم و ضروری بوده و عدم توجه به آن ممکن است به نتایج غیر قابل اتکا و گمراه کننده¬ای منتهی گردد.
در این مقاله تلاش شده¬است با استفاده از دادههای سریزمانی سالانه اقتصاد ایران طی دوره 1384-1346 رابطه بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی با تاکید بر شکست ساختاری مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا، از آزمونهای ریشه واحد زیوت- اندریوز برای تعیین تغییرات ساختاری به شکل درونزا و همچنین از آزمون همجمعی گریگوری– هانسن جهت بررسی رابطه بلندمدت بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی با تاکید بر شکست ساختاری استفاده شده است.
نتایج به دست آمده از تحقیق نشان میدهد که با در نظر گرفتن شکست ساختاری، رابطه بلندمدت مثبت بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی ایران وجود دارد.
کلیدواژه ها
تبیین رابطه مصرف انرژی و رشد اقتصادی، میتواند نقش بسزایی در تنظیم و تدوین سیاستهای بخش انرژی ایفا کند. این رابطه می¬تواند حسب مورد در صورت وجود یا عدم وجود شکستهای ساختاری و تغییرات رژیمی تغییر کند، لذا توجه به وجود شکست ساختاری و تغییرات رژیمی در بررسی¬های تجربی امری مهم و ضروری بوده و عدم توجه به آن ممکن است به نتایج غیر قابل اتکا و گمراه کننده¬ای منتهی گردد.
در این مقاله تلاش شده¬است با استفاده از دادههای سریزمانی سالانه اقتصاد ایران طی دوره 1384-1346 رابطه بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی با تاکید بر شکست ساختاری مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا، از آزمونهای ریشه واحد زیوت- اندریوز برای تعیین تغییرات ساختاری به شکل درونزا و همچنین از آزمون همجمعی گریگوری– هانسن جهت بررسی رابطه بلندمدت بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی با تاکید بر شکست ساختاری استفاده شده است.
نتایج به دست آمده از تحقیق نشان میدهد که با در نظر گرفتن شکست ساختاری، رابطه بلندمدت مثبت بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی ایران وجود دارد.
Understanding the different aspects of the relationship between energy consumption and economic growth can outstandingly help to adopt appropriate policies in energy sector. Structural breaks and regime shifts may affect the above relationship. Therefore، it is important to consider structural breaks and regime shifts in empirical analysis.
In this paper، the relationship between energy consumption and economic growth is analyzed in the presence of structural breaks. The empirical models are specified and estimated using Iran's time series data during 1967- 2005 period. To this end، unit root tests proposed by Zivot and Andrews (1992) are first used to identify structural breaks found endogenously and then the Gregory-Hansen cointegration test، which allows strctural breaks in time series، is employed to estimate the long-run relationship between energy consumption and economic growth. The results show that in the long run، there is a positive and significant relationship between energy consumption and economic growth in Iran.
خلاصه ماشینی:
"در این راستا،ازآزمونهای ریشه واحد زیوت-اندریوز برای تعیین تغییرات ساختاری به شکل درونزا و همچنین از آزمون همجمعیگریگوری-هانسن جهت بررسی رابطه بلندمدت بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی با تأکید بر شکست ساختاریاستفاده شده است.
خطر نشان میسازد درمطالعات انجام یافته در این زمینه،اغلب به بررسی رابطه علیت بین مصرف انرژی و رشد اقتصادیاکتفا شده است ولی این مطالعه به دو دلیل با سایر مطالعات موجود در اقتصاد ایران تفاوت دارد: 1)از آنجا که وجود شکست ساختاری و تغییرات رژیمی میتوان نتایج روابط علی را تحتتأثیرقرار دهد و این امر در اکثر مطالعات داخلی نادیده گرفته شده و عموما در بررسی روابط بلندمدتبین متغیرهای اقتصادی از آزمونهای همجمعی جوهانسن-جوسیلیوس استفاده شده است که درصورت بروز شکست ساختاری،کارآیی این روش زیر سؤال میرود.
آلتین آی و کاراگول در مقالۀ خود با در نظر گرفتن شکست ساختاری در دادهها طی دورۀ2000-1950 برای کشور ترکیه و با استفاده از آزمون هیسائو در روش علیت گرنجری،سالهایشکست ساختاری را هم در مصرف کل انرژی و هم در تولید ناخالص داخلی پیدا کرده و سپس بااستفاده از آزمون ریشه واحد زیوت واندریوز (AZ) به بررسی رابطه علی بین مصرف کل انرژی ورشد اقتصادی پرداختند و به این نتیجه رسیدند که هیچ رابطۀ علی بین مصرف انرژی وتولید ناخالص داخل وجود ندارد (4002,LOGARAK & YANITLA)."