خلاصه ماشینی:
از طرف دیگر نمیتوان گفت که همهء این جملات کاملا تازگی دارند زیرا آنها از قسمتهایی ترکیب یافتهاند که کاملا«آشنا»هستند و چون در بارهء«آشنا»بعدا بحث خواهد شد بهتر است اول مراد از«تازگی»در کاربرد زبان را روشن کنیم.
ولی این شمار بزرگ،از تعداد جملاتی که در واقع به کار میروند زیادتر نیست زیرا شمار هیچیک از زبانهای افراد بشر پایان ندارد یعنی بطوریکه معمولا گفته میشود شمارهء جملهها بینهایت است چون که طولانیترین جمله وجود ندارد.
ولی لازمهء این توصیف این نیست که دانش توصیف شده یا زبان نیز باید محدود باشد بلکه برعکس ویژگی محدود کاربرد در اثر سازههای دیگر کاملا از دانش زبانی یعنی از خود زبان جدا است.
به همین ترتیب ویژگی محدودیت امکان کاربرد زبان باین معنا نیست که زبان،فقط شامل شمار محدودی از جملات است،و چون درازترین جمله وجود ندارد شمار جملههای نیز در واقع نامحدود است.
بنا بر این منظور از «دستور زبان انگلیسی»آن سازمان محدودی است که تعدادی بیپایان از جملات انگلیسی را تولید میکند و هر یک از ما صاحب چنین دستور در درون خود هستیم.
داشتن این دستور بما امکان میدهد که شماری بیانتها از جملاتی را که اکثر آنها تازگی دارند بفهمیم و یا تولید کنیم و اگر چه هر جمله از لحاظ اینکه قبلا آن را بزبان نیاوردهایم و یا در جائی نشنیدهایم برای ما تازگی دارد ولی ازین نظر که توسط سازمان یاد گرفته شدهای که جزئی از ما است توصیف میشود با آن«آشنائی»داریم.
ممکن است بگوئیم قسمت عمده دانش زبانی ما ناخودآگاه است -اگر چه معنی این اصطلاح روشن نیست-در واقع برای ما وجود دانش مبهم،آشنا و کاملا عادی است.