نویسنده: کندلی، غفار؛
پاييز 1352 - شماره 107 ISC (44 صفحه - از 283 تا 326)

"از نامهای که بسال 085 هجری قمری و چند سالی بعد از سفر ری زمانی که برای چهارمین بهار قصد سفر خراسان داشت از تبریز بقطب الدین ابهری نوشته معلوم میشود که در بین این سالیان(475-085)با اینکه با اعزاز و اکرام تمام در رفاه و آسایش میزیسته با این همه دوایر سیاسی مربوطهء دولت اتابکان«مثل سایر شاخصین»فعالیت و علائق شاعر را بطور نامحسوس در مد نظر داشته و این ناشی از مناسبات دولتی و اوضاع سیاسی آن سالها بوده و در عین حال مبین انضباط و انتظام و آگاهی همه جانبهء دستگاه دولتی اتابکان میباشد که بفعالیت علمی و مدنی و دینی بعضی از«صدور» دور و نزدیک که در اصل جنبهء تخریبی و ضد امنیت دولتی داشت اجازه و امکان نمیداد و این در دیدهء برخیها که بهمه چیز از ورای تعصبات محدود قومی نگاه میکنند بمثابهء«فشار و تضییق بر افکار و اعتقادات و رواج تعصبات دین» جلوه کرده و تکیه بر روی این ملاحظات که خود موضوع بحث جداگانهای است ما را از مقصد اساسی دور میکند. از این نامه که بسال 685 هجری قمری از تبریز به قزل ارسلان و با درگاه او مأنوس بوده«و اگر بخدمت شهریار بار یافته بخدمت آستان معلی فرصت اتصال نیافته»است: «و اصغر الخدم را در همه عمر غایت قصوای تمنی آن بوده است که روزی بخدمت آسمان معلی اعلی بارگاه جهانداری که آنجا پرویز و بهرام استاد سرای و چاکر و غلام زیبد در صف النعال خدم هم سلک پیشکاران حضرت شود و پیش عرش تخت پایهء آسمان سایهء خدا یگانی نصره الله تعالی شرف قبول یابد و تعاونی را که در معسکر بصباح و رواح جان خادم ببندگی (بنده کند)و العبودیة عبودیة العشق لا عبودیة الرق با ذات معظم جهانداری که عقل مشخص و عدل مصور مینماید رفته است تجدید کند..."
- دریافت فایل ارجاع :
(پژوهیار,
,
,
)