خلاصه ماشینی:
با این توضیحی که به اختصار به عرض رسید به پیوند استوار جغرافیای طبیعی عملی با جغرافیانی انسانی پی برده و مطالعهء فیزیکی ناهمواریها را در جهات بهرهگیری اقتصادی الزامی میدانیم و بیهیچگونه تردیدی نوسازی و بهبود کشاورزی هر ناحیهء جغرافیایی را تنها در قلمرو صلاحیت مهندسان کشاورزی نمیدانیم،چرا که کشاورزی هر ناحیه از تغییرات خاک و آب و هوای آن ناحیه متأثر است و این تغییرات در مجموعهء اقتصاد هر ناحیه(که خود سازندهء چشمانداز زراعی و ویژگیهای انسانی آن ناحیه است)منعکس شده و مطالعهء مسایل گوناگونی را در قلمرو جغرافیای کاربرد به شرحی که میآورم،مطرح میکند: -آیا کشت نو که به منظور تغییر نوع زراعی بر ناحیه تحمیل میشود کشت سنتی را به نابودی میکشاند؟و از این راه زیانهایی بر جامعهء دهقانی متوجه است؟ -کشت نو بیش از کشت سنتی کارگر میخواهد؟از چه جنس و در چه شرایط سنی؟کشت طاقت فرسا است و به نیروی انسانی مرد نیاز دارد؟و ناحیه میتواند نیروی انسانی مورد تقاضا را تأمین کند؟ -تحول زراعی ناحیه،شرایط کار را تغییر خواهد داد؟و کدام ابزار زراعی نو و چه مقدار تولیدات چون کود شیمیایی و سموم آفات گیاهی را خواستار است؟ -جریان حفاظت تولیدات چگونه خواهد بود؟نیازی به ساختمان انبار و سردخانه احساس میشود؟ -شرایط مالی عمران و نوسازی کشت چیست؟و منشاء جغرافیایی سرمایههای بکار رفته از کجا است و شرایط اخذ و جذب سرمایه چگونه است؟دهقانان از شرکتهای تعاونی کمک میگیرند و یا از بانکهای کشاورزی؟ بخش خصوصی و جامعهء شهری در عمران کشاورزی ناحیهء مورد مطالعه از لحاظ سرمایهگذاریها چه نقشی دارد؟...