خلاصه ماشینی:
"در این مقاله ابتدا در یک تقسیمبندی کلان،مطالعات علمسنجی به چهار زمینهء اصلی تقسیم میشود که عبارتند از:(1)تدوین سیاستها و خطمشیهای علمی و پژوهشی،(2)مطالعهء ارتباطات علمی و تحلیل استنادی،(3)ارزیابی کمی و کیفی منابع و انتشارات علمی و(4)سنجش برونداد،بازدهی و تأثیرگذاری علمی.
البته این سطحبندی به معنای جداسازی و تفکیک طبقات فوق نیست زیرا بین این سطوح پیوندهای مستقیم و دوسویه وجود دارد،به نحوی که همواره وجود یکی به وجود دیگری وابسته است یا از آن تأثیری میپذیرد؛مثلا تدوین سیاستها و خطمشیهای علمی و پژوهشی گرچه از نظر گستردگی دامنه و سطح تأثیر بالاترین جایگاه را به خود اختصاص داده است،خود براساس دادههای خرد طبقات قبلی ساخته میشود.
خوشبختانه در سالهای اخیر گزارشهای متعددی از پژوهشهای جدید در حوزهء علمسنجی در کشور منتشر شده که مثالهایی از این نوع مطالعات را نشان میدهد؛مثلا نوروزی و نورمحمدی(6831)براساس آمار پایگاههای مؤسسهء اطلاعات علمی(آی.
برخی از محققان این حوزه نیز با تمرکز بر شاخههای جدید مثل «وبسنجی»افقهای تازهای در این زمینه ایجاد کردند و در مدت کوتاهی موفق به تولید انبوهی از متون علمی شده که خود به سرعت مورد استناد پژوهشگران دیگر قرار گرفته است(مثل تلوال41،6002).
جدول 3 محورهای اصلی پژوهش در حوزهء ارزیابی منابع علمی (به تصویر صفحه مراجعه شود) همچنین،تحلیل استنادی که شاید معمولترین و پرکاربردترین روش مطالعات علمسنجی باشد در این مقوله آمده است.
صحت اطلاعات جنبههای مختلفی دارد که میتواند مربوط به محتوای آثار،روش تحقیق به کار گرفته شده، حجم و کیفیت دادههای گردآوری شده و مواردی از این دست جدول 4 محورهای پژوهش در حوزهء برونداد،بازدهی/عملکرد و تأثیرگذاری علمی (به تصویر صفحه مراجعه شود) باشد."