چکیده:
مصرف مدار بودن هویت و بدن مدار بودن مصرف در جامعه نوین باعث شده است رفتارهایی چون انجام جراحی زیبایی به یکی از کنش های شایع تبدیل شود. در این پژوهش، تلاش شده است با پیوند موضوعاتی چون بدن، زیبایی، مصرف، سبک زندگی، طبقه و پایگاه، انجام جراحی زیـبایی به عنوان یک رفتار مصرفی و اندام های جراحی شده به عنوان یکی از نمادها و نشانه های پایگاه بررسی شود. حجم 140 نفری نمونه تحقیق شامل افرادی است که بدون داشتن نقص یا مشکل پزشکی، در مقطع دو ماهه این بررسی اقدام به عمل جراحی زیبایی کرده اند. ابزار گردآوری داده ها در این پیمایش پرسشنامه بوده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد اکثریت افرادی که به جراحی زیبایی اقدام کرده اند زن، غیر متاهل، و متعلق به طبقات و پایگاه های متوسط رو به پایین و پایین جامعه بوده ولی واجد سطح متوسط بالا و بالایی از مدیریت بدن هستند. بر اساس نظرات راهنما و نتایج این تحقیق می توان گفت: (1) انجام جراحی زیبایی به عنوان یک رفتار مصرفی منزلت بخش مختص به اقشار ممتاز جامعه نیست و در میان اقشار پایین تر جامعه نیز فراگیر شده است، (2) اکثریت یافتن اقشار پایین تر از متوسط در بین متقاضیان زیبایی کلینیکی می تواند بیانگر اهمیت اجتماعی زیبایی و تمایل این افراد جهت کسب موقعیت بالاتر و دستیابی به احترام بیشتر باشد، (3) رفتارهای معطوف به زیبایی و جذابیت بدنی به عنوان بخشی از یک سبک زندگی می تواند تمایزبخش اقشار مختلفی باشد که واجد تعلق طبقاتی و پایگاهی واحدی هستند.
Consumption that is focused on physical appearance in contemporary societies have caused some new demeanor like having plastic surgeries and have become prevalent and well-known among people. This research attempts to investigate the widespread plastic surgeries that have become an indictor of consumption trends. As very little has been done to explore this subject and the massive occurrence of these surgeries in Iran، this study has been conducted to identify plastic surgeries done in the city of Esfahan and the sociological factors affecting these occurrences. Attempts were made to link concepts such as body، beauty، consumption، lifestyle، social class and parts operated as symbols and indicators to be questioned.
140 people with no deficiency or medical problem were asked to have a plastic surgery within the two-month period of the research. Questionnaires were answered by the participants for the collection of data and information.
The research findings revealed that the majority of people taking the surgery were unmarried women who belonged to middle and low classes having higher physical management capabilities. According to the research conductor and results، it could be said that: First، plastic surgery as a dignifying act is not only confined to just the upper social classes but also has become widespread among lower social strata. Second، the fact that the majority of plastic surgery applicants are among lower classes of the society indicates the significance of beauty in obtaining better social conditions and gaining more respect in the society. Third، conducts related to physical beauty and attraction as part of a lifestyle may cause distinction among people who belong to the same social class.
خلاصه ماشینی:
"جدول (3): آزمونT برای تفاوت میانگین نمرات تعلق طبقاتی از ارزش معیار متغیر 335/3 = ارزش معیار T درجهی آزادی سطح معناداری تفاوت میانگین طبقه 28/4- 139 000/0 451/0- همان طور که مقدار سطح معناداری نشان میدهد این تفاوت بین میانگین نمرهی تعلق طبقاتی افراد نمونه و متوسط نمرهی تعریف شده در مقیاس نظری، بر اساس سطح معناداری کمتر از 05/0، معنادار بوده و با اطمینان 95 درصد قابل تعمیم به جمعیت است.
جداول زیر نتایج آزمون T دربارهی این مقایسه را نشان میدهد: جدول (6): آزمون T برای تفاوت میانگین نمرات شاخص مدیریت بدن از ارزش معیار متغیر 165/2 = ارزش معیار T درجهی آزادی سطح معناداری تفاوت میانگین مدیریت بدن 02/3 139 003/0 115/0 همان طور که مقادیر فوق نشان میدهد نمرهی میانگین شاخص مدیریت بدن که برای افراد نمونه 28/2 است، بالاتر از نمرهی متوسط مقیاس نظری ـبرابر با 165/2ـ میباشد این تفاوت از آنجا که سطح معناداری به دست آمده در آزمون T کمتر از 05/0 و برابر با 003/0 است واقعی و معنادار تلقی شده و صحت آن در جمعیت نیز با اطمـینان حداقل 95 درصد تأیید میگردد.
نتایج تحقیق دربارهی شاخص مدیریت بدن که نشان میدهد میانگین نمرهی این شاخص در بین افرادی که دست به عمل جراحی زیبایی میزنند از متوسط نمرهی مقیاس نظری تعریف شده بالاتر است، از یک سو بیانگر الگومندی این کنش مصرفی است."