چکیده:
جامعهشناسی سعی در شناخت روابط و یا ارتباط متقابل بین افراد، گروهها و نظامهای
مختلف در زمینه اجتماعی دارد.در این راستا ماهیت روابط و ارتباط متقابل مورد بحث و
بررسی قرار میگیرد.بر این اساس یکی از زوایای محل بحث جامعه شناسی بررسی روابط
متقابل گسسته در حالت ستیز و جنگ در درون و بین گروهها و نظامهای اجتماعی
میباشد.اگرچه جنگ بعنوان پدیده بیولوژیکی و طبیعی محل بحث عدهای از اندیشمندان
میباشد، ولی جامعهشناسی سعی در بررسی جنگ بعنوان پدیده اجتماعی دارد.در این
نوشتار سعی داریم براساس مشاهده اسنادی ضمن بررسی نظریات اندیشمندان مختلف پیرامون
جنگ به ارائه اصلاحیه بر دیدگاههای موجود بپردازیم. اینگونه بحثها میتواند ضمن کمک
به شناخت پدیده جنگ به ارائه راهحلهائی پیرامون کاهش جنگ و ستیز در سطح جهانی نیز
کمک نماید.
خلاصه ماشینی:
این نوشتار براساس مشاهده اسنادی ضمن بیان نظریات متفاوت پیرامون تعریف ماهیت و چگونگی بروز جنگ بین افراد، گروهها و نظامهای اجتماعی مختلف سعی دارد با طرح جنگ بعنوان یک رفتار، کنش و یا در کل پدیده اجتماعی و بیان محدویتهای موجود بر نظریات مختلف، به ارائه یک چارچوب نظری اصلاحی بپردازد در این چارچوب نظری چگونگی شکسته شدن همکاری صلحآمیز بین انسانها نیز مورد بررسی قرار میگیرد.
آنچه در دیدگاه آنان اهمیت دارد این است که، جنگ براساس طبیعت انسان و در قالب روابط اجتماعی در هر نظام اجتماعی ظهور میکند.
نگرشی جدید بر جامعهشناسی جنگ نظریات متفاوت جامعهشناختی و روانشناختی که بنحوی سعی در تحلیل جنگ و ستیز در جوامع انسانی بعنوان پدیدهای اجتماعی یا فردی دارند، در بخشهای خویش بنوعی این پدیده را جزو ماهیت نظام اجتماعی و افراد یا عارض بر آنها مطرح مینمایند.
snoitcaretnI evitaicossA گسسته 1 میباشیم، که کنشهای متقابل پیوسته در جهت یکانگی صورت میگیرند، مانند، همکاری و همانندی در حالیکه کنشهای متقابل گسسته جهت یگانگی ندارند، مانند، سبقتجوئی، رقابت وستیز، هر دو دسته از این کنشها در هر نظام اجتماعی مورد نیاز میباشند، چون ضمن حفظ و استمرار حیات نظام لازم است که پویائی و تحرک نیز در آن محفوظ بماند، نظام اجتماعی در فرآیند زمان سعی مینماید که ضمن آمیختن این دو دسته کنش و رفع اختلاف بین عاملان کنش و یا به عبارتی جلوگیری از بروز ستیز و جنگ، همسازی 2 را در نظام تقویت نماید.