چکیده:
منظومهی خسرو و شیرین یکی از جذابترین آثار گسترهی ادب غنایی است،که به لحاظ توانایی زبانی و ادبی سرایندهی آن در خلق تصاویر زنده و پویا از شور و کشش عاشقانه و ناز و نیاز عاشق و معشوق،همواره مورد توجه بوده است.افزون بر هنر سرایندگی نظامی در آفرینش این اثر غنایی،آنچه بیش از همه مهم مینماید،برجستگی نقش زن،به عنوان موجودی مستقل و انتخابگر است،که در آثار مشابه کمتر دیده شده است. در این منظومه،شیرین زنی است که با داشتن جاذبههای ظاهری،برخورداری از آزادی کامل،و داشتن عشقی پرشور به خسرو،در همه حال خویشتندار است و دامن خود را به هوسهای زودگذر نمیآلاید.شیرین زنی کامل،زیرک،آگاه بزرگمنش،پاکدامن،و پایبند به قوانین خانواده و اجتماع است،که با تدبیر و درستاندیشی،نهتنها خود را از بلکامگی خسرو در امان میدارد،که بر او تأثیر گذاشته،شخصیتاش را دگرگون میکند،و از عشق خود حماسهیی باشکوه میسازد. در این جستار کوشش شده است با بررسی ویژگیهای شخصیتی شیرین،از لابهلای ابیات این منظومه،نشان دهیم نظامی،تا چه اندازه در تصویرآفرینی زن آرمانی ایرانی کامیاب بوده است.
خلاصه ماشینی:
"زن آرمانی نظامی گنجوی در آیینهی شیرین دکتر ناصر نیکوبخت* دانشیار دانشکدهی زبان و ادبیات فارسی،دانشگاه تربیت مدرس مریم رامیننیا دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی،دانشگاه تربیت مدرس چکیده منظومهی خسرو و شیرین یکی از جذابترین آثار گسترهی ادب غنایی است،که به لحاظ توانایی زبانی و ادبی سرایندهی آن در خلق تصاویر زنده و پویا از شور و کشش عاشقانه و ناز و نیاز عاشق و معشوق،همواره مورد توجه بوده است.
آنچه در این داستان،شیرین را تندیس عشق و نماد معشوق در ادبیات پارسی ساخته،توان بیان نظامی و ارزشی است که او برای شیرین،در مقام انسانی مستقل و دارای اراده،قائل شده است و او را الگوی تمامعیار معشوقهیی دانا،جسور،و درعینحال پاکدامن و پایبند به ارزشهای اخلاقی نشان میدهد.
»(اقبالی و قمری گیوی 3831:21) حال آنکه عشق خسروپرویز،خام و آمیخته به هوس است و او که با خودخواهی در پی برآوردن نیاز خویش است،تن به ازدواج با شیرین نمیدهد؛به همین دلیل است که شخصیت شیرین،برجستهتر و کمالیافته نشان داده شده است و برخی،شخصیت او را،که در همه حال برای نگاهداری شرافت و پاکدامنی خود تلاش میکند و راهنمای خسرو در پرهیزکاری نفس است،نماد روح،و خسروپرویز را،که پیدرپی به دنبال کامرانی و خوشگذرانی است،نماد جسم میدانند: «شیرین در این داستان،مثل اعلای روحانیت،و خسرو مثل جسم انسانی است.
براساس تصویری که نظامی از شیرین در این منظومه نشان داده است،شیرین دارای ویژگیهای یک زن آرمانی است: زیبایی یکی از صفاتی که همواره در آثار ادب غنایی برای زنان در نظر گرفته شده،برخورداری از نهایت زیبایی است و در همهی روایتها،از جمله شاهنامه،شیرین با صفاتی مانند«ماهرو» (فردوسی 1831:6331،ب 935)و«خوبچهر»(همان:2031،ب 7833)توصیف شده است: ز دیدار پیران فرو ماندند؛ خیو زیر لبها برافشاندند."