خلاصه ماشینی:
راستی را بهتر نیست بجای آنکه در سنین بالا گفتار کژیها و کاستیهای اخلاقی خویش کردیم، از همان سالهای نخستین حیات خود، یعنی آنگاه که نفس انسانی هنوز نسبت به مفاهیم کژی و راستی، خوبی و بدی بیگانه یا بی تفاوت است، در صدد اصلاح آنها برآئیم؟باری این حکایتها منحصرا جنبه اخلاقی صرف و اصلاح نفسانیات ندارند، بل که در عین حال متضمن نکاتی بس روشنگر و عبرت آموز(اخلاق عملی)نیز هستند.
در واقع کتاب اخیر نیز ریشه در کلیله و دمنه دارد، از آنجهت که ترجمهای از کلیله و دمنه به عبرانی از یک مترجم آلمانی موسوم به درنبورگ gruobnereD (علی الظاهر یکی از اسلاف خاور شناس فرانسوی زبان آلمانی تبار در قرن 19)که در همان اوان نشر مییابد بلا فاصله توسطژان دوکاپوی (**) فرانسوی زیر عنوانراهنمای زندگی انسانهبه زبان لاتین ترجمه شده و از سوی نقالان و قصه پردازان دوره رنسانس مورد استفاده بسیار قرار میگیرد.
آنگاه مترجم دیگری از ایتالیا بنامدونیبر روی یک اثر تقلیدی از ژان دوکاپوی فرانسوی که به خطا به حکیمی هندی موسوم به سندابادنسبت داده شده است به همان شیوه باز آفرینی عمل نموده، اثر تازهای را تحت عنوانفلسفه اخلاقی در باب دوستی و چیزهایی از این قبیل (*) بوجود خواهد آورد.
تا اینکه سرانجام پیرلاریوهیفرانسوی با استفاده از همان شیوه آزاد و رها از قید و بند ترجمه تحت اللفظی و با اقتباس ازباز آفرینیهای دو مترجم مذکور ایتالیایی از روایت عبرانی کلیله و دمنه، مجموعه حکایات تمثیلی خود را تحت عنوانفلسفه افسانه وار ( suelubaf eihposolihP )تالیف میکند که چنانکه گفتیم آن نیز به احتمال قوی مورد رجوع و استفادهژان دولاقونتندر تصنیف حکایتهای تمثیلی( selbaF )قرار میگیرد.