چکیده:
شهر بست قبل استقرار خلافت عباسی،به دست طرفداران آنها افتاد و به،واسطه بیتدبیری نمایندگان آنها،چند شورش پی در پی در این شهر رخ داد و خوارج قدرت گرفتند.خلفای عباسی برای آرام کردن اوضاع،اقداماتی انجام دادند ولی نتیجهای نگرفتند.مطوعه که اوضاع را چنین دیدند،وارد عمل شدند و به مقابله با خوارج برخاستند.در این اثنا خراسان،سیستان و به تبع آنها شهر بست،به دست طاهریان افتاد که علم استقلال بر افراشته بودند.هم زمان گروه دیگری به نام عیاران در بست موجودیست یافت.این گروه که علیرغم شورش علیه حکومت طاهریان به مقابله با خوارج نیز میپرداختند،کمکم به قدرت برتر منطقه و شهر بست بدل گشتند و با به حکومت رسیدن یعقوب لیث در بست،مقدمات تشکیل دولت بزرگ صفاری فراهم شد.
خلاصه ماشینی:
"ابو مسلم خراسانی وارد شهر زرنج،مرکز سیستان شد5و به تبع آن شهر بست نیز به
به بست و زرنج رسید،قبیله بنی تمیم در این دو شهر نیز به شورش دست زدند و مطر بن
وقتی سلیمان بن عبد الله کندی در سال 831 قمری به زرنج داخل شد،پس از مدتی به
عبد الله در بند شد2هنادی تا سال 141 قمری بر سیستان حاکم بود تا اینکه در این سال
شده بود،نافرمانی نمود و زهیر برای سرکوب وی،به ناچار به سوی شهر بست لشکر
سیستان بین بست و زرنج،شخصی به نام حضین خارجی با گروهی به شورش دست زد و
حاکمان بعدی سیستان و به تبع آن شهر بست در زمان مأمون تا به حکومت رسیدن
طرف وی در سیستان حکومت کرد)و عبد الحمید بن شبیب،(این دو حاکم هر دو از طرف
به نام عبد الله بن محمد،معروف به عبدوس را حاکم شهر بست نمود و وی را به این شهر
شخصی به نام عبد الله جبلی،بر ضد حاکم شهر-عبدوس-شورش نمود که بسیاری از
اتفاق افتاد و شخصی به نام محمد بن واصل توانست حکومت بست را پس از خوارج به
دادن اوضاع شهر بست،پسر خویش اسحاق بن ابراهیم را به بست فرستاد و حاکم آنجا
این اولین حضور یعقوب لیث در صحنه سیاسی و نظامی منطقه و شهر بست بود.
در پی این قضیه ابراهیم حضین حاکم طاهری بست،پسر خویش به نام محمد را برای
این رخداد،مردم بست و تمام سیستان در سال 742 قمری(روز 52 محرم)با یعقوب لیث
به عنوان امیر خود بیعت نمودند6و دست حکومت طاهری برای همیشه از شهر بست و"