چکیده:
یکی از موضوعات درخور پژوهشهای تطبیقی،بررسی چهرهء یک کشور در ادبیات دیگر ملتهاست.تأثیر شگفتانگیز تمدن ساسانی در محیط ادبی دورهء عباسی،چنان است که دیوان شاعران این دوره را پر از اشارتهای زبانی و تاریخی به تمدن ایرانیان کرده است.نگاه شاعر متمدن عرب«بحتری»به مکانهای جغرافیایی ساسانی و شوق و اشتیاق او به راز و رمزهای آن،هر خوانندهای را شگفتزده میکند.دیوان وی پر از نام شهرهای ایرانی است که غالبا با نوعی داوری جانبدارانه و احساسی نسبت به ایرانیان همراه است.بادقت،از خلال اثر فرهنگی بحتری میتوان راهی به دوران ساسانی باز کرده و با شهرهای باستانی ایران ساسانی آشتا شد و نشانهها و آثار آن را در دل اشعارش یافت.این شاعر عرب،چهرهء بسیاری از شهرهای ایران را ترسیم و به نوعی نام آنها را در تاریخ ایران ماندگار کرده است.در دیوان وی بیش از سیوپنج شهر ایران ساسانی به چشم میخورد که این مسأله خود حاکی از عشق و علاقهء شاعر متمدن عرب به این مکانها و تمدن ساکنان آن است.
An important area in comparative literature is to study the conditions of a country in the literature of other nations. The amazing impact of the civilization of Sasanian literary environment on the Abbasid period is so deep that has made the divans of the poets of this era full of linguistics and historical references to the Iranian civilization. The look that the civilized Arab poet 'Buhtory' has cast on Sasanid geographical places and his interest in Persian mysteries، make the readers surprised. His divan is filled up with the names of Iranian cities، often accompanied by his biased feelings toward the Iranians. With an accurate study of Buhtory's cultural work، one can open the way to the Sassanid Iran and can find signs about its ancient cities which abound in his poetry. This Arab poet has illustrated the image of many Iranian cities and has، somehow made them permanent. In his divan، there are more than thirty-five cities of Sasanid Iran which show the love and interest of this cultivated Arab poet to these places and the civilization of its inhabitants.
خلاصه ماشینی:
"شاعر عرب نیز یکبار متعرض این مکان شده و از آن یاد کرده است: یا أهل حوزة«أذربایجان»الأولی حازوا المکارم مشهدا و مغیبا ما کان نصرکم بمذموم،و لا إحسانکم بالسیئات مشوبا (دیوان بحتری،ج 1،ص 881) (ای اهالی آذربایجان!ای سردمداران فعالیتهای نیکو و پسندیدهء آشکار و پنهان،(بدانید)که کمک و مساعدت شما به دیگران کاری بسیار قابل تقدیر بوده و احسان و نیکی شما خالصانه و بدون چشمداشت است).
شاعر در قصیدهای که در مدح ابو طلحه منصور بن مسلم-که در زمان یعقوب لیث صفار کارگزار حکومت نیشابور بود-،سروده،به این دو مکان اشاره کرده است: و قد حشدت حول المراغة مدة لقتل علی أبوابها و قتال و ما ترکت فی أردبیل لبانة لطلاب ذحل فی الدماء نهال (دیوان بحتری،ج 3،ص 7071) (مدت زمانی برای قتل و غارت مراغه نیرو فراهم کردی و هیچچیز مهم و با اهمیتی را در اردبیل برای طالبان خونهای ریخته شده باقی نگذاشتی.
شاعر در قصیدهای که در مدح محمد بن علی قمی یکی از بزرگان شهر قم در سال 722 هـ،سروده است،از قم و کاشان باهم یاد کرده است: یقاسین لیلا دون«قاسان لم تکد أواخره من بعد قطریه تلحق نوین مقاما بین«قم»و«آبة»31 علی لجة«طلحیة»41تترقرق بحیث العطایا مومضات سوافر إلی کل عاف و المواعید فرق (دیوان بحتری،ج 3،ص 4941) (مرکبهای ما،رنج و سختی راه را تحمل نموده و تقریبا به اطراف سرزمین کاشان رسیدند و قصد اقامت بین قم و ساوه بر کنار دریای مواج آن را دارند.
شهری است بین همدان و ابهر که ابو جعفر محمد بن علی بن محمد بن عبد الله بن سعید سجاسی ادیب مشهور به آنجا نسبت دارد و همچنین، روایت شده که سجاس از شهرهای آذربایجان است(الحموی،5691،ج 3، ص 04)."