چکیده:
مسئله آقای شریعتمداری نه به عنوان یک فرد بلکه به عنوان یک جریان،از آن دسته رخدادهایی است که نباید تصور کرد به بایگانی تاریخ سپرده شده است؛تاریخ دو دهه اخیر انقلاب نشان میدهد که این جریانات را منافقین در هر فرصتی چماق خواهند کرد و بر سر ملت ایران خواهند کوبید.بازخوانی پیوسته تاریخ این جریانها یک ضرورت اجتماعی در تاریخ تحولات دوران اخیر است که نباید اجازه دهیم از حافظه تاریخی ملت ما حذف شود.ملت ما نشان داد که نباید آنچه را بعضی از گروهها،شخصیتها و جریانها در این سه دهه بر ملت ما تحمیل کردند از یاد ببریم. مقاله حاضر پیرامون یکی از این افراد است.شاید عدهای معتقد باشند که طرح مجدد مسائل مربوط به این جریانات و افراد که مردهاند و از حافظه بعضیها پاک شدهاند،چه لزومی دارد!این تصور در آن دورانی که فصلنامه پانزده خرداد دور سوم فعالیت خود را در سال 83 آغاز کرد و از همان شماره اول به نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری پرداخت.توسط بعضی از سادهانگاران مطرح شد؛پیوسته به ما میگفتند داستان آقای منتظری تمام شده است؛طرح مجدد این پیرمرد که مشاعر خودش را از دست داده و در گوشهای به کار خود مشغول است و تأثیری در رخدادها ندارد چه ارزشی دارد؟در آن سالها پاسخی که به این افراد دادیم این بود که منتظری بیش از آن یک شخص باشد یک جریان مرموز و ضربه خورده از امام و ولایت فقیه است.جریانی که امام به درستی ماهیت آلوده و عمق نفاق درونی آن را شناخت و آینده آن را پیشبینی کرد.این جریان اگر کمترین روزنهای پیدا کند مانند یک ویروس خود را بازسازی خواهد نمود. وقایع انتخابات دهم ریاست جمهوری و دخالت مستقیم باند مهدی هاشمی قاتل و فتاوی غلاظ و شداد منتظری علیه نظام ولایت فقیه و از همه عجیبتر رجوع بعضی از کسانی که در انتخابات نتوانسته بودند اعتماد مردم را جلب کنند به منتظری،برای به صحنه آوردن این جریان که با فرمان و دستور امام قرار بود به بایگانی تاریخ سپرده شود!!همه و همه نشان داد که چنین جریاناتی در هر لحظه و در هر دم در مقابل نظامهای حق خود را بازسازی کرده و با امواج مختلف وارد صحنه خواهند شد. سخن ما با دوستان این بود که از کارخانه تولید نفاق در تاریخ اسلام و جریانهای عدالتخواه اسلامی لحظهای نباید غافل شد؛این کارخانه استعداد عجیبی برای بازسازی ضایعات تاریخی و نابودی هسته و حفظ ظاهری پوسته دین دارد و کسانی را به هم متصل خواهد کرد که هیچگاه تصور نمیشد اینها در کنار هم قرار بگیرند و با دعوتها و فتواهای خود پشتوانه هم گردند.عجیب است که این پیمانهای تازه شکل گرفته به نام امام،انقلاب اسلامی و ارزشهای انقلابی منعقد میشود اما حتی برای یک لحظه کسانی که در این پیمانهای شوم قرار گرفتهاند از خود سؤال نکردند مگر جریانهایی شبیه شریعتمداری و منتظری را امام به بایگانی تاریخ نفرستاد؟!پس چگونه میتوان به نام دفاع از امام،انقلاب اسلامی و میراث گرانقدر امام یعنی ولایت فقیه،چنین جریاناتی را که به امام و انقلاب خیانت کردند به صحنه آورد و دوباره به جان ملت ایران و آرمانهای امام انداخت؟!اسلامی مورد تهاجم جدید قرار گیرد اما کسی باور نمیکرد روزی بعضی از دوستان انقلاب و سرسپردگان به نظام جمهوری اسلامی که همه اعتبار،عزت،قدرت،آزادی و مکنت خود را مدیون جمهوری اسلامی و آرمانهای امام خمینی هستند.این سرسپردگی را مورد تردید قرار دهند و با کسانی،جریاناتی،احزاب و گروههایی در داخل و خارج هم صدا شوند که هیچ گاه در تیشهزدن به ریشه استقلال،آزادی،کرامت، فرهنگ و هویت ملت ایران تردیدی به خود راه ندادهاند.همه این اتفاقات به ما میآموزند که اگر قرار است تاریخ عبرت باشد باید صفحات آن پیوسته ورق خورده و رخدادها بازبینی شود. ما با تعمیم رخدادهای تاریخی،خود را با الگوهای رفتاری انسانها و تجربههای آنها در همه ادوار همساز میکنیم و با این همسازی امکان پیشرفت جامعه خود را فراهم میسازیم.جامعهای که پیوسته خود را با توصیفهای تاریخی ارزیابی عقلانی محال است در گردنههای سخت دگرگونی و اعتلا،سقوط کند. مورخ در فرایند بررسیهای تاریخی عموما به دنبال اسناد،مدارک و شواهد میگردد.این شواهد اگر چه بخشی به صورت نشانهای خاص وجود دارد ولی بخش اعظمی از این شواهد به صورت متن میباشد. حال سؤال این است که یک مورخ متنهای تاریخی را چگونه باید تفسیر کند تا جامعه از طریق این تفسیر به درک درستی از سنتهای فرهنگی خود نایل آید و این سنتها را فراروی رفتارهای اجتماعی حال و آینده قرار دهد؟ ما همه انتظار داریم که توصیفهای مورخ از گذشته معتبر باشد اما نمیدانیم که چنین اعتباری چگونه به دست میآید. اکنون کشور ما در شرایطی قرار دارد که بازخوانی پارهای از رخدادهای تاریخی برای آن ضروری است. مخالفان جمهوری اسلامی با همکاریهای سازمان یافته،به دنبال آن هستند که نظام را در شرایطی قرار دهند که از اجبار برای کنترل نارضایتی و حفظ الگوهای کنش اجتماعی استفاده نمایند و ما میدانیم که استفاده از اجبار پیامدهای پیچیدهای دارد. جمهوری اسلامی دارای ظرفیتهای مردمی بسیار بالایی است.هر نظامی که دارای ظرفیتهای مردمی باشد برای ایجاد الگوهای ثبات اجتماعی نیاز به استفاده از اجبار ندارد بلکه نیاز به آگاهی مردمش دارد و این همان چیزی است که مخالفان نظام از آن وحشت دارند. بازخوانی پیوسته رخدادهای تاریخی یکی از بسترهای مناسب آگاهشبخش به مردم است؛مخصوصا رخدادهایی که هنوز آثار آنها در زندگی اجتماعی ما قابل لمس است.انتخابات دهم ریاست جمهوری بهفراگرد تحولات در ایران با سرعت زیاد در جریان است.هیچ روزی نمیگذرد که جمهوری اسلامی در سطح داخلی و جهانی با مسائل جدیدی روبهرو نگردد.هر روز جریانی تازه،ائتلافی جدید و تهاجمی نو به ساختار نظام جمهوری اسلامی و عملکرد آن شکل میگیرد که دور از انتظار نبوده و نیست.اگر چه این چالشها به نوعی حرکت سازندگی نظام جمهوری اسلامی را کند خواهد کرد اما موج جدیدی از بیداری روزافزون و آگاهی بیشتر و قویتر ملت ایران را از محیط پیرامون و دوستان و دشمنان آن به همراه خواهد داشت. همه ما تصور میکردیم که ممکن است آرمانهای امام از ناحیه دشمنان انقلاب اسلامی و نظام جمهوری
خلاصه ماشینی:
"»این ادعا در حالی مطرح میشد که طبق سند ساواک،وی خود پیشنهاد رفتن به شهر ری را داده بود تا مجبور به همدردی با امام خمینی نگردد!در بخش دیگری از سخنرانی شریعتمداری چنین آمده است: موقعی که ما وارد شدیم،نظر داشتند آقایان را محاکمه و حتی محکوم کنند چون گمان میکردند آیت الله خمینی و آقایانی دیگر،در این مبارزه مقدس تنها هستند.
توضیح اینکه در تاریخ 2531/01/92«حسین داوودی»،سرکنسول ایران در ترکیه ضمن نامه محرمانهای به شماره /553م،خطاب به اداره روابط فرهنگی وزارت امور خارجه اطلاع داد که«زمزمههایی برای چاپ رساله(آیت الله)خمینی در ترکیه به گوش میرسد»؛برای ممانعت از چنین امری-که کاملا با اهداف و آرمانهای رژیم پهلوی در تضاد بود-کنسولگری مذکور پیشنهاد کرد که مساعدتهای لازم برای ترجمه و پخس رساله شریعتمداری به خطر لاتین ترکی صورت گیرد.
معین شود بیست و پنجهزار لیره ترک چند تومان میشو؟2 در تاریخ 2531/11/81 دفتر ریاست سازمان اوقاف با امضای منوچهر آزمون نامهای خطاب به شریعتمداری نوشت؛بدین مضمون: حضرت آیت الله العظمی آقای حاج سید محمد کاظم شریعمداری دامت برکاته با عرص سلام و استعلام از سلامتی وجود شریف،به استحضار میرساند آقای پروفسور گل پینارلی استاد دانشگاه ترکیه که خود شیعه مذهب است،رساله توضیح المسائل آن حضرت را با کسب اجازه قبلی به ترکی ترجمه کرده تا چاپ،و بین شیعیان ترکیه توزیع نمایند."