چکیده:
رابرت براونینگ حس تشخیص نمایشی بسیار قوی داشت،ولی علاقه او ترسیم ناسازگاریهای درونی یک شخصیت بود-به گفته خودش:«عمل در شخصیت،بجای شخصیت در عمل».متأسفانه نمایش تضاد درونی برای صحنه تئاتر مناسب نیست، و اجراهای نمایشنامههای براونینگ،به دلیل افزونی سخن نسبت به عمل،موفق نبود. او فرم دلخواه خود را تکگویی نمایشی یافت،که به او امکان خلق شخصیتهای مؤثر و پیچیده را میداد.بعد از خلق بهترین تکگوییهای نمایشی در ادبیات،او با اختراع تکگویی که در آن سخنگو،برخلاف تکگوییهای نمایشی قبلی،در یک موقعیت واقعی نیست،بلکه خود را در موقعیتی خیالی مجسم میکند که در آن سخن میگوید، خصوصیات روانشناختی و نمایشی این فرم را بهبود بخشید.درحالیکه در گذشته افشا شخصیت متکی بر واکنشهای خود به خود سخنگو به مخاطب بود،حالا خواننده از این مزیت هم بر خوردار است که میتواند تجزیه و تحلیل و قضاوت خود را برپایهی حرفهای سخنگو در حالتی که سخنگو تنها است و،بسان تنهاگویی،به بیان افکار واقعی میپردازد،بنا نهد؛همچنین برمبنای انتخابهای سخنگو در رابطه با صحنه، «گفتگو»و مخاطب موقعیت تخیلی خود،و مباحث ارائه شده در چارچوب آن موقعیت تخیلی.
خلاصه ماشینی:
"کلام سخنگو تنها ابزاری است که خواننده برای درک فضای شعر،شخصیت سخنگویان و
دوک تاکید اصلی بر خوانشی است که دوک از شخصیت خویش دارد زیرا او خود کارگردان
منظور آن نیست که شیوهی معمول تاویل تکگویی نمایشی به کلی کنار گذاشته شده است.
گویی است در لباس مبدل تکگویی نمایشی که این کار با وانمود به حضور مخاطبی واقعی
-تکگویی نمایشی فرمی ایدهآل برای این منظور است-و عوامل ذکر شده نیز به نوبهی
ویژگی اصلی چنین تنهاگویی نمایشی آن است که خواننده را قادر میسازد سخنگو را
خواهد داد که در توجیه خویش بکوشد اما فضای واقعی و منزوی شعر امکان تحلیلی از خود
از جانب دیگر براونینگ در رابطه با این شعر گفته است که«در تنهاگویی شخص از ذکر مقاصد
عمل نمایشی شعر که توجه خواننده را معطوف به خود نگاه میدارد اجرای کلامی خارق العادهای است از سیاستمداری به غایت
صحنهای(تکگویی نمایشی)برای طرح دفاعیهی خویش است.
هدف شاهزاده دوگانه است و او از هر دو فرم برای رسیدن به این هدف استفاده میکند.
این جنبه از شخصیت شاهزاده تا اندازهای توجیهی است برای انتخاب لئیس،او در ابتدا
است که شاهزاده خود تحلیلگری و فاشسازی را(حد اقل برای خویش)جدی گرفته باشد.
باید چنین بیانگاریم که تمایل شدید شاهزاده به فاشسازی خویش صادقانه است.
شیوهی تاویل تنهاگویی نمایشی از روی بررسی قطعههایی از شعر که در آنها به ماهیت ساختگی این قالب اشاره شده قابل درک است.
معنای تلویحی این قطعه آن است که زمانی که شاهزاده دارای قدرت بود،برای آنکه از
تلاش نخست خویش(توسط شاهزاده و براونینگ)گمراه شده و شعر را تکگویی نمایشی"