چکیده:
مطابق شواهد، متغیر تولید در سیستمی که شامل تولید، حجم پول، قیمتهای داخلی و خارجی و نرخ ارز میگردد برونزای ضعیف میباشد.بدین مفهوم که رابطه علیت بلندمدتی از سوی متغیرهای نرخ ارز، حجم پول و قیمت به سمت تولید وجود ندارد.روش تجزیه واریانس نیز تولید را برونزاترین تشخیص میدهد.در تطابق با دیدگاه نئوکلاسیکها، تولید نسبت به عدمتعادل در بازار پول و کالا تعدیل نمیگردد.به علاوه تولید بیشترین سهم را در تغییرات سایر متغیرها؛مانند حجم پول، نرخ ارز و قیمت داشته است.لذا سیکلهای تجاری در اقتصاد ایران واقعی بوده و متأثر از عوامل پولی نمیباشد.هرگونه سیاست پولی جبرانی به جای تولید، تنها متغیرهای اسمی را تحت تأثیر قرار داده و بیثباتی اقتصادی را تشدید خواهد کرد.
خلاصه ماشینی:
"به اعتقاد این گروه، هر چند ممکن است اثر محدودیت اعتبارات روی تولید در کوتاهمدت منفی باشد و مدت زمانی به طول بیانجامد تا سیاست مذکور منجر به بهبود تراز پرداختها گردد، اما با اطمینان میتوان رشد عرضه بلندمدت را ثابت فرض نمود.
همچنین استدلال میشود که اگر قیمتهای داخلی متناسب با کاهش نرخ ارز بالا نرود، آنگاه ارزش واقعی بدهیهای کشورهای در حال توسعه افزایش مییابد که یک اثر انقباضی بر تقاضای کل برجای میگذارد.
سیاست انقباضی در نتیجه کاهش اعتبارات، تورم را در بلندمدت کاهش میدهد و با نرخهای واقعی مثبت، پسانداز افزایش یافته و اقتصاد کشور همزمان با تطبیق با شرایط جدید از نرخ رشد بالاتری برخوردار میشود همچنین در شرایط ثبات قیمتها، کارگران سهم واقعی خود را از تولید دریافت کرده و امکان سودهای بادآورده از صاحبان سرمایه سلب میگردد.
این فرضیه بیان میکند که تحت رژیم ارز شناور، یک شوک اولیه(داخلی یا خارجی)میتواند باعث ایجاد پروسه تورمی و کاهش پیدرپی ارزش پول داخلی گردد، که از این طریق اثر نرخ ارز سریعا قیمتهای داخلی و هزینهها را متأثر ساخته و آنها نیز به نوبه خود باعث افزایش بیشتر نقدینگی و نرخ ارز میشوند.
از طرفی دو آزمون برای یافتن تعداد بردارهای همانباشتگی به صورت زیر ارائه میگردد: آزمون تریسآزمون ماکزیمم مقدار ویژه ضمیمه 2:آزمون ریشههای واحد برای آزمون ریشههای واحد، از اطلاعات ماهانه متغیرهای قیمت(داخلی و خارجی)، نقدینگی و نرخ ارز بین دوره 01-1338 تا 12-1375 استفاده شده است."