چکیده:
روابط روسیه و اتحادیه اروپا از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دارای فراز و نشیبهای گوناگونی بوده است.تحکیم پایههای روسیه نوین در دوران ریاست جمهوری ولادمیر پوتین از یک سو و گسترش اتحادیه اروپا و نزدیکی آن به مرزهای روسیه از سوی دیگر،روابط دو طرف را عمدتا با چالشهایی مواجه کرده است.به نظر میرسد این چالشها و مشکلات بیش از هرچیز از نگرش و جهانبینی متضاد طرفین به مسائل جهانی نشات گرفته باشد.آنچه از روندهای حاکم بر سیاست خارجی روسیه قابل درک است،حکایت از پیگیری اندیشهها و ایدههای واقعگرایانه دارد و در مقابل،اتحادیه اروپا همواره بر ایدهها و رویههای لیبرالیستی تاکید ورزیده است.به همین سبب نیز میتوان روابط روسیه و اتحادیه اروپا را در قالب تقابل واقعگرایی و لیبرالیسم مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
خلاصه ماشینی:
"میتوان روابط روسیه و اتحادیه اروپا را در قالب تقابل واقعگرایی و لیبرالیسم مورد تحلیل و بررسی
به طور کلی بررسی روابط روسیه و اتحادیه اروپا در قبال یکدیگر نشان میدهد که
اهداف این توافقنامه که ناظر بر همکاری بلندمدت،ولی بدون عضویت روسیه در اتحادیه اروپا
خارجی»نیز میان اتحادیه اروپا و روسیه در زمینه تلاش در راه همکاری در روابط بینالملل
در این بین گسترش اتحادیه اروپا در ماه می 4002،یک بار دیگر روسیه را
در حال حاضر چند سند مهم رسمی درباره روابط روسیه و اتحادیه اروپا وجود دارد
جهانی نیز تعارض داشت،بااینحال به مقیاس و معیاری برای روابط روسیه با اتحادیه اروپا
و اتحادیه اروپا شده است؛زیرا واقعیت آن است که پذیرش ناتو از سوی روسیه به منزله
توجه به رویکردهای اقتصادی اروپا،علاقمندی اتحادیه اروپا به روسیه تنها در حوزه انرژی به
میان عناصر قانونی سیاسی و اقتصادی روابط خود با اتحادیه اروپا به سطح همکاریهای برابر
دیگر روسیه نیز نمیتواند به طور قابل توجهی منافع اقتصادی اتحادیه اروپا را تامین نماید.
چنانکه تاکنون تمام رویههای حاکم بر اتحادیه اروپا از اهداف و برنامههای اقتصادی ناشی شده است و آنها همواره برای افزایش قدرت اقتصادی خود اولویت بیشتری
در این بین گسترش اتحادیه اروپا در سال 4002،موقعیت ژئوپلیتیکی روسیه را در
همین سبب نیز اتحادیه اروپا سعی دارد در روابط خود با سایر کشورها،بر«دموکراسی»و
ناشی میشود،میتوان چنین عنوان نمود که روابط میان روسیه و اتحادیه اروپا بیش از آنکه
تعقیب منافع فردی تامین میشود و بالعکس در اتحادیه اروپا این نظر غالب است که منافع"