چکیده:
بحران اوت 8002 در جمهوری گرجستان که بر بستر پویش ملیگرایی قومی روی داد و منجر به جدایی دو منطقه آبخازیا و اوستیای جنوبی از این کشور گردید،بار دیگر پرسشهای جدی را درباره فرایند ملتسازی و پویشهای مرتبط با ملیگرایی قومی در منطقه چند قومی آسیای مرکزی و قفقاز پیش روی سیاستمداران و پژوهشگران قرار داده است.
پرسش اصلی مقاله پیش رو این است که چه عواملی موجب شده است،پدیده قومیت به عنوان پدیدهای اجتماعی در جمهوری گرجستان،حالت سیاسی و امنیتی به خود گیرد و موجب جدایی 02 درصد از خاک این کشور در اوت 8002 شود؟همچنین این پرسش نیز مطرح میگردد که از میان سه منطقه جداییطلب،چرا دو منطقه آبخازیا و اوستیای جنوبی طی یک جنگ خونین جدا شدند اما منطقه آجاریا طی یک فرایند نسبتا مسالمتآمیز در چارچوب مرزهای ملی گرجستان باقی ماند؟مفروض اصلی و به عبارتی بهتر مدل تحلیلی این نوشتار تلاقی سه متغیر مدیریت نادرست سیاسی در سطح داخلی،وجود جریانات فراملی تاثیرگذار بر پویش ملیگرایی قومی در فضای پس از جنگ در سطح میانی و کیفیت ساختار نظام بینالملل و سیاست بازیگران بزرگ در سطح بینالمللی است.به منظور درک بهتر این مدل انتزاعی،واقعیات عینی جامعه گرجستان در هریک از سطوح یاد شده مورد تطبیق و واکاوی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"منجر به جدایی دو منطقه آبخازیا و اوستیای جنوبی از این کشور گردید،بار دیگر پرسشهای جدی
درصد از خاک این کشور در اوت 8002 شود؟چرا از میان سه منطقه جدایطلب گرجستان،دو منطقه آبخازیا و اوستیای جنوبی اینگونه از گرجستان جدا گشتند اما منطقه
عینی جامعه گرجستان در هریک از سطوح یاد شده مورد تطبیق و واکاوی قرار گرفته است.
عینی این کشور چند قومی منطقه قفقاز فراهم نماید.
فراملی تاثیرگذار بر پویش ملیگرایی قومی در فضای پس از جنگ سرد در سطح میانی و
نخستین متغیر در این مدل نظری،مدیریت نادرست سیاسی در سطح داخلی است.
بر این باور است که نحوه توزیع و چگونگی قرارگیری یک اقلیت قومی در مرزهای یک کشور یا نقاط مرکزی آن و نیز
آن افزایش تنش میان اقلیتهای قومی و دولت مرکزی است که در صورت عدم برآورده شدن
گرجستان و وضعیت اوستیای شمالی در فدراسیون روسیه نیز نشاندهنده وجود این عامل
ازاینرو است که مردم و رهبران این اقلیت،استقلال اوستیای جنوبی از گرجستان را
بینالملل و سیاست بازیگران بزرگ موجب بهرهمندی نخبگان قومی منطقه مانند ادوارد
اوستیای جنوبی میتوان به یکی از پرسشهای مطرح شده در مقدمه این نوشتار نیز پاسخ
ریشه این سیاست متفاوت روسیه و غرب در قبال گرجستان را باید در مسائل بالکان و استقلال کوزوو جستجو
در این میان آنچه که برای نخبگان قومی آبخازیا و اوستیای جنوبی اهمیت داشت،
در حمایت از استقلالطلبی مناطق تجزیهطلب)موجب شد تا پویش ملیگرایی قومی در دو منطقه آبخازیا و اوستیای جنوبی از شکل پدیدهای اجتماعی خارج شده و حالت سیاسی"