چکیده:
ارتقاء پیروی بیماران از توصیههای درمانی همواره از دغدغههای متخصصان سلامت بوده است.مدل اطلاعات-انگیزش-مهارتهای رفتاری IMB الگویی جامع برای ارتقاء پیروی از توصیههای بهداشتی ارائه میدهد.در پژوهش حاضر،اثربخشی مدل IMB بر میزان پیروی بیماران قلبی-عروقی تحت عمل بای پس (CABG) بررسی شد و اثر افسردگی در این رابطه سنجیده شد.از میان بیماران قلبی-عروقی مرکز قلب تهران،251 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند.سنجش در سه مرحلهء پیشآزمون،پسآزمون،و پیگیری در سه ماه بعد با استفاده از پرسشنامهء اطلاعات-انگیزش-مهارتهای رفتاری پیروی بیماران قلبی (HPAIMBS) ،مقیاس پیروی کلی (GAS) ،پیروی اختصاصی (SAS) ،و مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی (HADS) صورت گرفت. گروه آزمایش طی یک جلسهء 021 دقیقهای،در گروههای 5 نفره،مداخلهء روانی-آموزشی براساس مدل IMB دریافت کردند و گروه کنترل از مداخلات معمول بیمارستانی به همراه مشاورهء حمایتی روانشناس برخوردار بودند،نتایج نشان داد در گروهی که مداخلهء IMB را دریافت کردند میزان پیروی کلی و اختصاصی به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود افسردگی،همسبتگی منفی و معناداری را با پیروی کلی و اختصاصی نشان داد.
خلاصه ماشینی:
"آزمون تجربی مدل IMB و اثربخشی آن در افزایش میزان پیروی عمدتا و به طور گسترده در مطالعات مربوط به بیماری ایدز مورد بررسی قرار گرفته است و اثر آن بر بهبود پیروی تأیید شده است(آمیکو،تورو-الفونزو6،و فیشر،5002؛استارس7،ماسا8، آمیکو،و فیشر 6002؛فیشر،برایان9،میزوویچ01،2002؛فیشر،فیشر،آمیکو،و هارمن،6002؛ کورنمن11،اشمایگ21،برایان،بن زگر31،و فیشر،7002).
از آنجا که اثربخشی این مدل در بیماری مزمنی مانند ایدز،سرطان،و دیابت که نیازمند تغییرات رفتاری گسترده و پیروی جدی از توصیههای درمانی هستند،نشان داده شده است (ازبورن،6002؛استارس و همکاران،6002؛رابینسون1،سایک2،فاریس3،9991)،به نظر میرسد آزمون تجربی آن در تغییر رفتار و افزایش پیروی بیماران قلبی-عروقی به منزلهء بیماری مزمنی که واجد ویژگیهای مذکور است سودمند واقع شود.
اثربخشی مداخله براساس مدل IMB بر میزان پیروی بیماران از توصیههای درمانی اهمیت طراحی مداخلات را بر مبنای یک الگو و مدل نظری به اثبات میرساند،امری که مکررا در مطالعات مرتبط با ارتقاء پیروی مورد تأکید قرار گرفته است(دان بار-جاکوب6و مورتیمر-استیفنس7،1002؛لهان8و مک کارتی9،6002؛میهالکو01و همکاران،4002).
امری که مورد تأیید مطالعات متعدد قرار گرفته است این است میزان پیروی بیماران قلبی از توصیههای پزشک،شرکت در برنامههای بازتوانی،و انجام و ادامهء رفتارهای بهداشتی تحت تأثیر حمایت اجتماعی ادارک شده از سوی آنان قرار دارد،(کینگ51،هومن61،اسمیت71،فان81و تئو91،1002؛لی اونگ02، مولاسیتویس12و مارش22،4002).
نگاهی بر پژوهشهای انجام شده در حوزهء مداخلات ارتقاءدهنده پیروی نشان میدهد مداخلاتی که جنبههای مختلف شناختی،انگیزشی،و رفتاری را تحت پوشش قرار دادهاند و مطابق با نیازها و ویژگیهای بیماران مورد مطالعه و به صورت موجز و مقرون به صرفه طراحی و تنظیم شدهاند توانستهاند به اندازهء مداخلات زمان بر،گسترده و پرهزینه مؤثر واقع شوند، امری که به عنوان یکی از نقاط قوت مداخلات مبتنی بر مدل IMB مطرح بوده است (استرومبرگ1،1002؛کاسپر2و همکاران 2002،ازبورن،6002؛فیشر و همکاران،6002؛ کورنمن و همکاران،7002)."