چکیده:
در مقاله حاضر نشان داده میشود که سعدی-شاعر و نویسنده بزرگ قرن هفتم- علاوه بر استادی در انواع سخن،در سلک اصحاب فتوت و جوانمردی حضور،و در فرقهء سقایان این طریق عضویت داشته است.همچنین روشن میشود که او در این راه صاحب سلوک بوده و در سلسلهء پیران و مشایخ این طریق،صاحب جایگاه بوده است. نویسنده میپذیرد اسنادی که در این مقاله برای اثبات این مدعا ارائه میشود،تاب نقد تاریخی را ندارد،اما چندان دور از حقیقت نمیبیند که سعدی در زنجیرهای قرار گیرد که فتوت و جوانمردی فرزند معنوی شیخ شهاب الدین به شمار آمده باشد. اما اینکه سعدی از میان اصناف گوناگون جوانمردی چرا در فرقهء سقایان قرار میگیرد،شاید ازآنرو باشد که میان سقایی و مداحی رابطهای وجود دارد-چنانکه در فتوتنامهها آمده است-،و برای سعدی که در مدیح رسول و اهل بیت او و صحابهء او بالاترین جایگاه تاریخی را داشته،ورود به این سلک غیر منقطی نمینماید.نکته آخر آنکه سقا شدن سعدی نه از رهگذر نیاز سغلی بوده،بلکه ظاهرا از رهگذر پیری به این سلک درآمده که او از جماعت سقاقان بوده است،وگرنه قراینی در این گفتار میآید که نشان میدهد سعدی در کمال تمول و ثروت میزیسته،و درگاهش مانند درگاه سلاطین و امرا،دارای حاجب و دربان بوده است.
The present paper argues that Sa'di، the great Iranian poet and writer of the seventh century، was not only an expert in literature but also a member of the society of gallants and a part of the Saqä's group in this society. The paper also shows that he was a leading authority with his own unique styles of conduct. Even though the cited documents may not be historically verifiable، the paper suggests links between Sa'di and Shiykh Shahab Al-Ddin. It does not seem illogical that Sa'di became a member of Saqqayan because of their links with those who praised the family and companions of the Holy prophet. The evidence presented here about Sa'di's wealth indicates that his membership was not occupational.
خلاصه ماشینی:
"فرقهء سقایان این طریق عضویت داشته است.
گیرد که فتوت و جوانمردی فرزند معنوی شیخ شهاب الدین به شمار آمده باشد.
برجسته را از یاد بردهایم و آن این است که در هنر سعدی چیزی وجود دارد که دیگر
بنویسم این است که سعدی یکی از ستایشگران آیین جوانمردی است،در ابیاتی از این دست:جوانمردا گر راست خواهی ولیست کرم پیشهء شاه مردان علیست
بیگمان او،در این قلمرو نیز معاملت و تجربه داشته است.
در این کار،حضرت شاه مردان است،و شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی نیز این کار
در دنبالهء این بحث سندی نقل میکند که سند فتوت مؤلف یعنی کاشفی است و از
در فتوتنامههای دیگر هم به جایگاه سعدی در آیین فتوت اشارت رفته است.
اصحاب فتوت و جوانمردی بوده و فرقهء سقایان این طریق عضویت داشته است،بلکه
متأسفانه فصل سقایان کتاب فتوتنامهء سلطانی ناقص است و این نکته را استاد
وقتی سعدی در بغداد میزیسته،روزگار شکوفایی آیین جوانمردی در این شهر بوده است.
آیین فتوت است و خود معاصر سعدی است،گزارشی از توجه خلیفه الناصر به این آیین
است،ظاهرا از رهگذر پیری به این سلک درآمده است که او از جماعت سقایان بوده است
مانند درگاه سلاطین و امرا،دارای حاجب و دربان بوده است و این هم سند بسیار قدیمی
للاستاذ علی فخر النجار حین حجبه[حاجب]سعدی الشیرازی:بزرگا!در طریقت گرچه چون تو نه در این قرن در اقران نباشد
(روضة الناظر،ص 912)11 ترجمهء فارسی عنوان شعر این است:سرودهء استاد علی فخر نجار شیرازی هنگامی که
572/2 که نشان میدهد عز الدین عبد العزیز کاشی در سال 396 مقیم مدرسهء مستنصریهء بغداد بوده است."