چکیده:
جابهجایی کانون تجارت خلیج فارس از «هرموز» به «بندر گمبرون» در اوایل قرن یازدهم
هجری/ هفدهم میلادی را میتوان آغاز دورهای جدید در مناسبات اقتصادی و سیاسی این
منطقة مهم بهشمار آورد. این دوره با فتح «هرموز» در سال 1031 ﻫ./1622 م. آغاز شد و
با سقوط اصفهان در سال 1135 ﻫ./1722م. پایان یافت. در این دوره تحولات مهمی در
ایران و خلیج فارس و حوزة اقیانوس هند بهوقوع پیوست و شرایط نوینی بهوجود آمد که
در تحقیقات تاریخی کمتر به آن توجه شده است. در مقالة حاضر با تکیه بر بازسازی
رویدادهای تاریخی، تحولات مهم اقتصادی و سیاسی این دوره و تأثیرات آن بر تثبیت
حاکمیت ایران بر خلیج فارس بررسی شده است.
خلاصه ماشینی:
"از آنجا که گسترش نفوذ «امامان مسقط» در بخشهای شمالی، به ایجاد کشمکش و درگیری بین آنان و حکومت «صفوی» منجر شد و زمینة نخستین رگههای مداخله و نفوذ قدرتمند قبایل عرب در سواحل ایران را فراهم آورد، در این بخش از مقاله، دربارة کیفیت شکلگیری و توسعة قدرت «امامان مسقط» در خلیجفارس و مداخلات آنان در امور سیاسی و تجاری این منطقه توضیح داده میشود: سواحل و شهرهای عمان(16) تا زمان سقوط هرموز، تحت ادارة «ملوک هرموز» قرار داشت و حکام بنادر مهم آن یعنی «قلهات» و «صحار» را امیر هرموز تعیین میکرد.
این شهر به هنگام فتح «هرموز»، به دست نیروهای ایرانی افتاد و چون ازلحاظ جغرافیایی از مسقط، صحار و قلهات بسیار دور بود و از طرفی در بخش داخلی خلیجفارس کنونی قرار داشت، در آغاز مورد توجه نبود؛ اما امام «ناصربنمرشد» که در صدد توسعة قدرت خود به بخشهای حاشیة جنوبی خلیجفارس بود، این بندر را بهعنوان آغاز تحکیم قدرت در این منطقه برگزید و طی یک یورش دریایی و زمینی آن را فتح کرد (همان، ص 12-11).
ق. یاد شده است و نشان میدهد که خلأی قدرت سیاسی ایران از این دوران در نواحی جنوب بهچشم میخورد و همین امر زمینة مساعد و مناسبی برای رشد و گسترش قدرتهای محلی فراهم آورد (مرعشی صفوی، 1362: 38-36).
از یکسو میتوان سقوط اصفهان را بهمعنای تداوم سریع و نابههنگام افول قدرت ایران در خلیجفارس دانست و از سوی دیگر باید به خلأی قدرت سیاسی کرانههای شمالی و جنوبی توجه داشت؛ وضعیتی که چشمانداز خوبی برای قدرتهای استعماری و بهویژه انگلستان بهوجود آورد تا موقعیت خود را در این منطقه تثبیت کند."